پاسخ به
رزاا همه مردا همیننن بگم تو عقد دعوای بزرگی کردی که جلو ننش دستمو گرفت از خونه بندازه بیرون باورت می...
شوهر من ی شب اومو خونه میدونستم کارش طول میکشه دیر میاد ، منم شام درست نکردم ، گفتم نزدیک اومدنش ناگت سرخ میکنم براش
اومد دید دارم ناگت سرخ میکنم گفت تازه داری شام درست میکنی
گفتم نه دارم ناگت سرخ میکنم ، تا لباس عوض کنی سفره میذارم
اومد سرسفره نشست هی میگفت تا الان چیکار میکردی
آخرش عصبی شدم گفتم به تو چه ، دلم نمیخواس شام درس کنم
گرفت بشقابو کوبوند تو دیوار
بعدش در حد کتک کاری باهم دعوا افتادیم
فک کن 11 شب تابستون
بعد مادرش طبق معمول اومد بالا
جلوی مادرش اومد چنان لگدی زد توی پهلوم که همونجا جلو ننهش گفتم الهی پات بشکنه
حالا بعدا ننهش ناراحت بود ک چرا اینجور گفتم به پسرش
تا یه ماه داشتم از زیر مبل و پشت لوله گاز و بخاری ،خیارشور و گوجه جمع میکردم که اونشب کنار غذاش گذاشته بودم کوفت کنه
اگه اینجا نبودیم ننهش میفهمید؟!
بخدا یکی از اینارو خانواده من بدونن میان دست منو میگیرن میبرن بدون هیچ حرفی ، ی لحظه هم نمیذارن من اینجا باشم
1402/03/13 15:38