رفقای ناب💝

1 عضو

پاسخ به

تصویر

جوون

1402/03/02 15:51

پاسخ به

3 ساعته آب قطه

????

1402/03/02 15:52

بچها پرونده بهداشت شاهان لشت نشا هستش
اگه تایم واکسنش رشت باشیم،میتونم واکسن رو مرکز بهداشت رشت برم؟؟؟؟

1402/03/02 15:52

پاسخ به

بهش میگم پهنا رو بگیر اول گرفته دور شکمش شده 36 الان میگه 53????

اوخی اون دورتا دور گفته پهنا گفتن همیشه زیر بغل به زیر بغل اندازه بگیر بعد از جلو شکم و ناف از این پهلو به این پهلو

1402/03/02 15:53

پاسخ به

بچها پرونده بهداشت شاهان لشت نشا هستش اگه تایم واکسنش رشت باشیم،میتونم واکسن رو مرکز بهداشت رشت برم؟...

اگر منزل مادرت باشی به عنوان مهمان میتونی وگرنه نه

1402/03/02 15:54

پاسخ به

اگر منزل مادرت باشی به عنوان مهمان میتونی وگرنه نه

اره خونه مادرمم

1402/03/02 16:02

پاسخ به

وای الان چی میمهان کور

مادرشوهرم گف میام دلم برای میراث تنگ شده

1402/03/02 16:05

پاسخ به

???منم مهمون دارم ولی دو تا از دوستام می‌خوام بیان هنوز معلوم نیست نهار بیان یا نه واسه خودمون ما...

???اخخخ حال میده باهم

1402/03/02 16:05

پاسخ به

تو چه باور کنی آخه مادر شوهرش الان میاد همرو انجام میده?

???

1402/03/02 16:05

پاسخ به

اصلا شاید غذا درست کنه با خودش بیاره ،مادر شوهر سحر مثل مامان منه

وسیله اورده بود باخودش اینجا درست کردیم بعد میخاس بره برامون خرید کنن مرغ و گوشت و شوینده

1402/03/02 16:06

پاسخ به

اره خونه مادرمم

بهداشت دم خونه مادرت برو اعلام کن اینجا مهمان هستی

1402/03/02 16:06

پاسخ به

کوصش تاله داره کوصتانقار?

???

1402/03/02 16:06

پاسخ به

عمرشون زیاد باشه الهی، اینجور ادما فرشتن

??

1402/03/02 16:07

پاسخ به

قضیه خونه و اینکه هیچ تلاشی نمیکنه واسه مستقل شدن مامانش اینام دوست دارند برم با اونا

???

1402/03/02 16:09

بعد ازدواجمون پدرشوهرم خیلی دوست داشت ما باهاشون زندگی کنیم میگف برید بالا برا ناهار شام بیاید پایین مادرشوهرم گف دخترای تو میرن با مادرشوهرشون زندگی کنن ب سحر این حرفو میزنی ?بچه ها نباید نزدیک باشن

1402/03/02 16:10

پاسخ به

خونتون کدوم شهر بود سحر؟ یادم رفتش

لیلاکوه

1402/03/02 16:10

پاسخ به

ای بابا???

??

1402/03/02 16:11

پاسخ به

بعد ازدواجمون پدرشوهرم خیلی دوست داشت ما باهاشون زندگی کنیم میگف برید بالا برا ناهار شام بیاید پایین...

????????افرین چه باشعوره

1402/03/02 16:12

پدرشوهرم همش میگف ی بچه باید نزدیک باشه ادم یچیزیش باشه کنار ادم باشه

1402/03/02 16:12

مادرشوهرم قبول نکرد گف سحر مث سونیا دنیاس باید بره جدا

1402/03/02 16:13

پاسخ به

بعد ازدواجمون پدرشوهرم خیلی دوست داشت ما باهاشون زندگی کنیم میگف برید بالا برا ناهار شام بیاید پایین...

دم زنه گرم که درک داره

1402/03/02 16:16

پاسخ به

مادرشوهرم قبول نکرد گف سحر مث سونیا دنیاس باید بره جدا

چه اسمایی گذاشته، عاقله زناکه

1402/03/02 16:17

پاسخ به

بهداشت دم خونه مادرت برو اعلام کن اینجا مهمان هستی

حله همون 8 خرداد میرم.

1402/03/02 16:19

پاسخ به

لیلاکوه

فک کردم اونجا خنک تره

1402/03/02 16:20

پاسخ به

دم زنه گرم که درک داره

اره

1402/03/02 16:24