پاسخ به

اره راست تو صورت نگاه میکنه میگه نوکرتون که نیستم

واییی بخدا دختر من میگه مگه نوکر باباتم ??

پاسخ به

شب ها صدرا خواب بره من باید برم براش خوراکی بپچم صبحانه میگدارم تو سینی که نمیتونم صبح بیارم چون صدر...

اخخخ گفتی من همین جوریم

من مامان تا ازدواج کردم اصلا کاری به من نداد همش میگفت نمیتونه
یا مثلا میگفت بچم درس میخونه خسته میشه همش کلاس میره

ولی خیلی بزرگم کار میکرد

پاسخ به

من مامان تا ازدواج کردم اصلا کاری به من نداد همش میگفت نمیتونه یا مثلا میگفت بچم درس میخونه خسته میش...

حالا الان برعکس شده

پاسخ به

من یه دختر خاله دارم عاشق ظرف شستنه پیش دبستانی بود میومد خونه ما خواهرم میگرفتش به کار ?ظرفا رو می...

??

ولی دختر من به کار میکنه

من کار میکنم خواهر بزرگم نه??

پاسخ به

واییی بخدا دختر من میگه مگه نوکر باباتم ??

دخترا فردا بره خونه شوهر چه کار میکنه?

پاسخ به

من کار میکنم خواهر بزرگم نه??

??

باید توی پادری و سرامیک ها رو دستمال بکشه

بخدا آقام اومد خواستگاریم مامانم بهش گفت این تا به حال هشکار نکرده ?

پاسخ به

بخدا آقام اومد خواستگاریم مامانم بهش گفت این تا به حال هشکار نکرده ?

حالا همه کار میکنی

پاسخ به

دخترا فردا بره خونه شوهر چه کار میکنه?

درست میشه من خودم بدتر بودم بخدا یعنی مدرسه می اومدم اگه نهار آماده نبود خونه رو سر مادرم می‌آوردم تنها کاری خودم میکردم حمام کردن بودن تمام لباسهام کارام گردن مامانم بود تااااا یکسال قبل ازداوج دقیقا 15 سال شدم مامانم گفت تا حالا خوردی خوابیدی الان باید تقاص پس بدی????بخدا لباس خودم هیچ از داداشام باید میشستم و همیشه درست کردن شام گردن من بود

من تو خونه بابام اصلا یک بار غذا نچختم ولی وقتی رفتم خونه شوهر
قشنگ آشپزی میکردم نمیدونم چه جوری

وایی مامان من یه کار در حقم کرد همیشه براش دعا میکنم

پاسخ به

وایی مامان من یه کار در حقم کرد همیشه براش دعا میکنم

چی

بخدا با اینکه تعدادمون زیاد بود خوب سخت بود ولی همیشه هرچی میخواستم درست کنم اون زمان تلویزیون آموزش میداد سامان گلریز بود برام میخریل حتییی اگه خرجش زیاد میشد

الان دختر گنده داره بازی میکنه???

همین شد من دل جرعت پیدا کردم

الان هرچی رو خودم درست میکنم

از کیک شیرینی فست فود یا هر نوع غدای

برام درست کردنش شده اسون

اره دیگه یاد میگیریم

حتی یه مدت کلمپه می پختم با کیک می‌فروختم دگه شوهرم اعتراض کرد که خونه داعون میکنی تو خونه نپز

واقعا این کارمو مدیون مامانمم که دل جرعت بهم داد برام میخرید حتی خراب میکردم چیزی نمیگفت