من هرروز میبرمش روزی یک ساعت

عزیزم حیاط نداریم طبقه بالا ویلایی اجاره کردیم سخته یکم ببرمش دیگه با گریه باید بیارمش 😐

کجا میبریش

پارک یا بیرون‌ قدم میزنیم

کجا میبری

آها چ خوب

من گاهی

بیشتر میرم خونه مامانم

من ک تازه مستاجر شدم هیجارو بلد نیستم😓

خوشبحالت من از مامانم دورم😢

منم همین محوطه ساختمون‌

نه زهرا بخدا صدرا هم همین پسر خواهرم دقیقا همینه زهرا یه موتوری پلاستیکب کوچیک هستم قیمتی هم ندارن صدرا تا حالل دوسه تا شکسته 😂😂😂فقط هم گردنهاشون شکسنه ولیییی عجیب سرگرمش میکنن همش زیر پاش اینور انور میره عالییی بخدا یکماه نیسن یکی دیگه خریرم اونم گردنش شکسنه دیگه تو مشکل شوهرم نتونستم برم بخرم براش بخر عالییی هستن هم کوچبک هستن همجا میشه بردشون

همه چسب پنج سانتی بزن کارتون بگبر بپچین تو کارتون بگذار بالا کابینت هات مگه قفل ندارند قفل کن یا با پلاستیک دوتا دستع به هم ببند من با پلاسنیو می بندم

دقیقا منم جم کردم فقط کمد قابلما ها قفل نمیشه اون دیگه گفتم ولش کن بزرگن هستن

من حتی پادری چسب زدم الان پسر تو اوججج کنجکاوی کم کم بهتر میشه

صدرا الان همش دنبال موتور ماشین

ما پادری هامون کف حال هستن

مبل از نزدیک اپن بردار بگذار جایی دیگه بخدا همه همینن زهرا

امشب دیگ کشف کرده در فر رو باز میکنه میره روش وایمیستع

چند وقتشه

یعنی چی

یک ساعت فقط جنگولک بازی درآوردم تا یه پیاله غذا بخوره

21 ماه

پسرم میارع

ما میز تیوی رو‌جم کردیم میزهای جلو مبلی رو هم جم کردیم