مثلا من گفتم از پول یارانه مامانم براش قابلمه بگیرم خوشش اومده ازینا...
بعد پسرش. اومد مگه اناع من باید قابلمه بخرم لباس بخرم. بعد حمیدم گف اون همه داری مخای چکار
. گف ها راس مگی من ک ی دنیا لوازم دارم مونده قابلمه نیسم😳😳 حالا من همچین کفری شده بودم
منظورش اینه اونا موندن من ک ن

زشته خب اگه نداشت ی چیزی...
ولی داره
دیشب تو کارت یارانش 19 م داشت... قبلش ده ت ب دخترش قرض داده..
ی حساب 30م.. یکیش 40 م.. ب گفته خودش..

سود اونارم میگیره بعد توقع داره بچه‌اش همه چی بخرن

لعنت بهش
وقتی میاد همش مخ منو بهم میریزه

عقب نندانداختم
مونده به موعدم

من اقدام‌کردم رفتیم مسافرت تو مسافرت پریود نشدم همش کمر درد بودم اومدیم حامله بودم

انشالله

این چیزیش نیست فقط گشاد کرده

میگم پیرمردها اکثرا شرن 😹
خوبه این پدر شوهرت میتونه تحمل کنه🫢

تموم حرفاتو بنظرم بهش بگو.
اگ ازش دور میشی و تنهایید
باز تو پیام ازش بپرس
دروع گفت بگو بهش همه حرفاتو
قضیه گل هم بگو
عقده هاتم بریز سبک بشی.من اونقد گاهی حالم بد میشه
جم میکنم میکنم ی جاا یهو با جیغ و گررررریه میریزم بیرون حرفامو.
وگرن کلا خنثی شدم

منم هرچی داشته باشم زرتی عین نفهما میدم ب شوهر بابا بدبختم بخاطر من کمک می‌کنه پول میده من میدم خونه اینو می‌سازم که هیچیش بنامم نیست

چند سالشه خواهرت

شوهرش چی

خواهرت 5سال بزرگتره

عدسی با سيب زمينی سرخ کرده

خب خداروشکر..


همین استرس. ادمو. تا مرز سکتع میبره...منکه تا ازمایشو گرفتم مردم...چون ظهر دادم گفت فردا شب بیا ببر

با همون معمولیا هم کارت میشه
الکی چرا پول بدی برا ساعت شنیا

آخ
چ اذیت شدی
طبیعی بودی یا سز
اخه توی سز،هنوز بیحسی اذیتش کمتره

فک میکنی بیحسی ولی اون لحظه که فشار میده جونت بالا میاد

دفع قبل بی حس بودم ترسیدم افت قند کردم کلا استرس شدید میگیرتم دسته خودمم نیست ببینم بیهوش میکنن ایندفعه 😐

همرو تجربه کنم😑😂

من قرار بود طبیعی باشم
غذا دادن خوردم درد نداشتم بردن سزارین گفتم بیهوش کن گفت نه غذا خوردی

بعد رفت چایی بخوره گفتم با بیسکوییتی چیزی بخور سیر بشی خنده اش گرفت😂😂

ن بیهوش نبودم بی حس بودم

نزدیک دوساله چیزی نزدم بهشون

الان مشکی نیست موهای خودم خرمایی‌تیره
گفتم یه لایت دودی بزنم توش خیلی خلوت شلوغه نه

تا کمرم بود