فندق های مهر ماهی 1402

74 عضو

میدونم چی میگی الان دستت خواب رفته

1402/09/11 08:06

الهی عزیزدلم دل درد اونجورش میکنه😥😢

1402/09/11 11:10

امروز تا ساعت 7 گریه میکرد.بچه های شما هم همین طور هستن؟
اون یک هفته ای که بستری بود کلی بچه تو nicu بودن هیچکدوم مثل کارینا نبودن.پرستارا هم میگفتن.
پسرم هم همینطور بود .نمیدونم واقعا چی بگم .خیلی بهم فشار میاد داغون شدم
تا یک هفته دیگه اوج دردش هست امیدوارم بعدش یکم آروم بشه

1402/09/11 19:55

الهی شکر الان خابید😑

1402/09/12 05:42

واقعا سخته شب مهمون داشته باشی وخونت خابیده باشن مجبورم باشی بخاطربچت پا ب پاش بیداربمونی وفرداش پذیرایی کنی

1402/09/12 05:43

وااای فداتشم ،مهمان تو این موقعیت خیلی سخته

1402/09/12 14:18

چقد اذیتت میکنه خداکمکت بده😥

1402/09/12 14:29

اره واقعا دیگ مادرم اومد کمکم کنه

1402/09/12 17:35

خونه اینارو مرتب کنه واسم

1402/09/12 17:35

الهی آمین
امروز پریود شدم😥

1402/09/12 17:43

شما هنوز پریود نشدین؟
من 1 آذر چهل روزم بود و خونریزیم بند اومد از دیشب کمر درد و شکم درد شدید شدم تازه دیدم خونریزی خیلی شدید دارم😩😩😩😩😩

1402/09/12 17:43

الهی خدا بهش سلامتی بده.یعنی اگه مادرا نبودن کارمون زار بود.من صبح مامانم کارینا رو میگیره تا ظهر نگه میداره وگرنه من تا الان دیوانه میشدم

1402/09/12 17:44

ن‌من نشدم

جیگر بخور حالت بد نشه خون زیاد ازت میره

1402/09/12 19:46

فکر کنم فقط من شدم

1402/09/12 21:13

سلام بچه ها

1402/09/13 00:57

خابین؟

1402/09/13 00:57

من اسیرم شبا😭😭

1402/09/13 00:57

بچم کولیک داره

1402/09/13 00:57

تا خود صبح بیدارم

1402/09/13 00:57

کتف و گردنم قشنگ داغ میشن از درد زیاد

1402/09/13 00:57

شاید
زایمان قبلی هم اینجور بودی؟

1402/09/13 01:08

سلام دارو چی بش میدی؟؟

1402/09/13 01:09

بزار دارو ها مهرسام میگم بت من خداروشکر با این دارو ها بهش میدم ارومتر شد خداروشکر خداروشکر

یکیش قطره پدی لاکت یکیش شربته بهت میگم اسمشو الامن یادم نی بزا نگاه کنم

1402/09/13 01:11

شربت هم سنگانوز

1402/09/13 01:11

دخترت هم سن پسرمه دو روز فرقشونه

1402/09/13 01:11