💋خوشکلای محله💋

0 عضو

من خوابم میاد کمی چرت بزنم باز بعدا اگه زود بیدارشدم میام فعلا

1397/09/01 07:40

پس چرابیدارشدی

1397/09/01 07:42

????
دوتا رفیق بودن یکی یزدی و یکی اصفهانی

یزدیه اسمش محمد بوده اصفهانیه اسمش علی . اینا تو خدمت باهم خیلی جورن طوریکه اگه دوساعت هم دیگه رو نبینن نگران حال هم دیگه میشن.

میگذره و این 2سال خدمت سربازیشون تموم میشه.

دم در پادگان موقع خداحافظی اصفهانیه به یزدیه میگه:ممد خدمتمون تموم شد اما رفاقتمون هیچ وقت تموم نمیشه.هر وقت کار خوب خواستی بیا اصفهان.خودم بهت کار میدم.

یزدیه هم میگه:من پول ندارم ام تو هر وقت زن خوب خواستی بیا یزد.خودم برات زن میگیرم.

تموم میشه و بعد ازسال اصفهانیه هوس زن گرفتن میکنه.میره یزد سراغ خونه ی رفیقش ممد .

خونه رو پیدا میکنه.میبینه یه خونه ی ساده و فقیرانه و بدون تشکیلاته.در میزنه دوستش میاد دم در و سلام و احوال پرسی و 1هفته تحویل گرم.بعد یه هفته اصفهانیه به یزدیه میگه:ممد مگه قرار نبود برام زن بگیری؟

میگه :اره

اصفهانیه میگه:پس بریم برام زن بگیریم؟

یزدیه میگه:باشه بریم

میگردن تو دوست و اشنا و فامیل و غریبه تا واسه ی اصفهانیه زن بگیرن اما اصفهانیه هیچ کدوم رو پسند نمیکنه

بعد از چند روز موقع رفتن اصفهانیه به یزدیه میگه:ممد ناراحت نباش تو به قول خودت عمل کردی اما من پسند نکردم...

در همین موقع یه دختر از همسایگی یزدیه میاد میره تو خونه ی یزدیه.دختر خوب و خوشگل و سنگین و...

اصفهانیه میگه:ممد من همین دختره رو میخوام

حالا دختره کیه یزدیه میشده؟؟؟

نامزد یزدیه!!!

یزدیه میگه : باشه

با خانواده ها حرف میزنه با نامزده صحبت میکنه و بدون این که اصفهانیه بفهمه دست دختره رو میذاره تو دست پسره و میفرستش میره.

1سال میگذره و پسره سیگاری شده افسرده شده گوشه گیر شده

یه روز مامانش میاد بهش میگه:زنت رو که دادی رفت حالا برو ببین رفیقت بهت کار میده؟

یزدیه وسایلشو جمع میکنه و میره اصفهان.دنبال خونه ی دوستش میگرده.خونه رو پیدا میکنه

یه خونه ی بزرگ و زیبا و با تشکیلات و...

میره و زنگ در یا همون ایفون رو میزنه

یه نفر گوشی رو بر میداره میگه:کیه؟

یزدیه میگه:علی منم.ممد.

اصفهانیه میگه برو اقا من همچین رفیقی ندارم و گوشی رو میذاره

یزدیه با خودش میگه:شاید من صدام عوض شده رفیقم منو نشناخته.

دوباره زنگ میزنه میگه:علی منم ممد رفیق یزدیت

دوباره علی میگه:اقا من اصلا رفیق یزدی ندارم و گوشی رو میذاره.

یزدیه خسته و دل شکسته میره میشینه توی چمن روبه روی ساختمون تا یه کم استراحت کنه که یهو چند نفر میبینه که قیافشون به دزدا میخوره

با خودش میگه:الان اینا میان پول های منو میگیرن و کتکم میزنن.چطوره خودم پول هامو بدم دیگه کتکه رو نخورم

دزدا رو صدا میکنه

1397/09/01 07:44

میگه: اقا این پول برگشتن منه....اینم چند تیکه نون واسه تو راهمه.شما اینو بگیرید اما دیگه کتکم نزنید!

دزدا یه فکری میکنن و میگن:نه ما تازه دزدی کردیم.اصلا بیا این 50هزار تومن هم مال تو.پول ها رو میدن و میرن.

یزدیه با خودش میگه:چطوره برم یه اصلاحی بکنم یه حموم عمومی برم یه دست کت و شلوار هم بگیرم برگردم یزد و به ننه ام بگم رفیقم به من کار داد من نخواستم نگم که رفیقم نامردی کرد.

حموم میره و کت و شلوار هم میگیره و موقع برگشتن یه خانومی واسش بوق میزنه که اقا بیا سوار شو اقا بیا سوار شو

یزدیه میگه :خانوم ولم کن تو رو به خدا.من اصفهانی نیستم.بچه شهرستانم زود گول میخورم.الانش هم از همه گول خوردم شما دیگه اذیتم نکن...!

زنه از ماشین پیاده میشه و میگه اقا من از تیپ و قیافت خوشم اومده میخوام برام کار کنی...کار میکنی؟؟

یزدیه میگه :باشه و میرن اونجایی که زنه کار میکرده

زنه یه پوشاک زنجیره ای داشته.یه غرفش رو میده دست پسره.6ماه میگذره و از برکت دست یزدیه کار و کاسبیه زنه میگیره.زنه میاد بهش میگه:تو خوب واسه من کار کردی.اگه میخوای بیا دخترم هم بگیر.قبول میکنه و عروسی میکنه و یه مدت میگذره...

بعد یه مدت زن یزدیه بهش میگه:ممد یه مجلس شراب خوریه بالای شهر میای بریم؟میگه باشه بریم.

میرن و میشینن یه گوشه ی مجلس

حالا اون گوشه ی مجلس کی نشسته بوده؟نامزد سابق یزدیه که حالا میشد زن اصفهانیه با خود اصفهانیه

یزدیه میگه ساقی اول من.میگن :بگو

میگه: 

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد و به قولش وفا نکرد

همه میزنن

میگه: 

پیک دوم رو بزنید به سلامتی اون 3تا دزدی که به دادم رسیدن و بهم پول دادن

همه میزنن

میگه:

پیک سوم هم بزنید به سلامتی اون زنی که بهم کار داد و این دختری که الان زنم شده

همه میزنن

خب هرچی بود به اصفهانیه پرونده بود دیگه

اصفهانیه هم بهش بر میخوره میگه:ساقی دوم من

میگن:بگو

میگه:

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد و به قولش وفا کرد

همه میزنن

میگه:

پیک دوم رو بزنید به سلامتی اون 3تا دزدی که دزد نبودن و من فرستاده بودمشون

همه میزنن

میگه:

پیک سوم هم بزنید.....قسم خورده بودم نگم اما میگه....پیک سوم رو بزنید به سلامتی اون زنی که مادرمه و دختری که خواهرمه...!!!

فقط نمیخواستم چشم رفیقم تو چشم نامزدش بیوفته تا دوباره غصه بخوره ...

بسلامتی یه همچین رفیقایی ...
سلام تورو به حضرت محمد قسم متن رو نخون اول یه آرزو کن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
قشنگ ترین رویات درعرض چهار روز اتفاق مییفته اما اگه نفرستی چهار اتفاق بد برات میفته به@ چهار گروه بفرست بعداز 28

1397/09/01 07:44

دقیقه کسی بهت زنگ میزنه که انتظارشو نداری
چون قسمم داد به حضرت محمد

1397/09/01 07:44

بچه اومدم با ابجیم ارایشگاه ضعف کردم?

1397/09/01 07:53

چیزی نخوردی

1397/09/01 07:57

پاسخ به

پس چرابیدارشدی

برایکه اقایی میخواست بره سرکار

1397/09/01 08:19

سلام دوستان صب بخیر

1397/09/01 08:56

سلام

1397/09/01 08:56

پاسخ به

بچه اومدم با ابجیم ارایشگاه ضعف کردم?

زری ساعت چند آماده میشی.عکس بفرستی ببینیم چجوری شدی؟

1397/09/01 08:57

پاسخ به

سلام

خوبی عزیزم؟

1397/09/01 08:57

پاسخ به

خوبی عزیزم؟

ممنون تو خوبی

1397/09/01 08:57

پاسخ به

ممنون تو خوبی

شکر هستم

1397/09/01 08:58

چقدر گروه خونوک شده کسی نیس

1397/09/01 09:01

همش بعد تموم شدن نت ما میان چت میکنن

1397/09/01 09:04

اره

1397/09/01 09:05

خونوکا

1397/09/01 09:05

نگا کنید بچه ها

1397/09/01 09:14

چقدر تاریکه و تاره

1397/09/01 09:14

زهرا بگو سایه عروس رو کمرنگ تر کنه لایت باظه

1397/09/01 09:15

پاسخ به

تصویر

خوشبخت باشه انشاءالله

1397/09/01 09:15

بزار حافظم پره

1397/09/01 09:15

گوشیم خرابع دوربینش

1397/09/01 09:15

پاسخ به

زهرا بگو سایه عروس رو کمرنگ تر کنه لایت باظه

کمرنگه گوشی پرنگ گرفته

1397/09/01 09:15