خودمونیا

1 عضو

پاسخ به

انگلیس

اوه
پس یه شش ماهیی پیشتون هستن

1402/02/31 15:32

پاسخ به

یه فاموتیدین یه شربت دل درد ایرانی ویه پروبیوتیک

به سها فقط قطره کولیکز و داد

1402/02/31 15:32

پاسخ به

اوه پس یه شش ماهیی پیشتون هستن

پارسال یکی شون اومده بود دوماه موند امسال نمیدونم چقد میمونن

1402/02/31 15:33

پاسخ به

به سها فقط قطره کولیکز و داد

دکتره ماهلین خیلی دکتر خوبیه رئیس یه بیمارستان اطفال تو مشهده
گفت اصلا شربت خارجی نده به بچه

1402/02/31 15:33

بزرگه که اومده بود کلی بااومدنش میونه من وسامان بهم ریخته بود خداکنه ایندفعه کرم نریزه

1402/02/31 15:33

پاسخ به

پارسال یکی شون اومده بود دوماه موند امسال نمیدونم چقد میمونن

خدا صبرت بده
شوهرت یه دونه است؟

1402/02/31 15:33

پاسخ به

بزرگه که اومده بود کلی بااومدنش میونه من وسامان بهم ریخته بود خداکنه ایندفعه کرم نریزه

انشالله

1402/02/31 15:34

پاسخ به

دکتره ماهلین خیلی دکتر خوبیه رئیس یه بیمارستان اطفال تو مشهده گفت اصلا شربت خارجی نده به بچه

عه؟ شربت چی بدم به جای کولیک؟

1402/02/31 15:34

پاسخ به

خدا صبرت بده شوهرت یه دونه است؟

نه یه برادر هم داره ولی انگار به سامان خیلی وابسته ترن

1402/02/31 15:34

فائقه میگم شوهرت اسمی از رفتن به اونور نمیزنه آخه خواهراش اونورن؟

1402/02/31 15:34

البته من خودم و یأسها مشغول میکنم و زیاد سمتشون نمیرم الان خیلی وقته خونه مادر سامان هم نرفتم

1402/02/31 15:35

پاسخ به

عه؟ شربت چی بدم به جای کولیک؟

اسمشو نمیدونم ولی برات میفرستم
میگفت هر چی میتونی کمتر بهش بده اینا همه ضرره

1402/02/31 15:35

پاسخ به

فائقه میگم شوهرت اسمی از رفتن به اونور نمیزنه آخه خواهراش اونورن؟

چرا تصمیم داره در آینده بریم آینده یعنی حدود 5یا 6سال دیگه ولی من خیلی تمایل ندارم

1402/02/31 15:35

روزی یبار گفت بده عصر به عصر
تو چطوری میدی؟

1402/02/31 15:35

پاسخ به

چرا تصمیم داره در آینده بریم آینده یعنی حدود 5یا 6سال دیگه ولی من خیلی تمایل ندارم

وای چه بد

1402/02/31 15:35

پاسخ به

اسمشو نمیدونم ولی برات میفرستم میگفت هر چی میتونی کمتر بهش بده اینا همه ضرره

لطفا اسمشو یادت باشه برام بفرست من زیاد نمیدم این کولیکز و از روزیکه گرفتیم دوبار دادم

1402/02/31 15:36

پاسخ به

البته من خودم و یأسها مشغول میکنم و زیاد سمتشون نمیرم الان خیلی وقته خونه مادر سامان هم نرفتم

خوبکاری میکنی

1402/02/31 15:36

پاسخ به

لطفا اسمشو یادت باشه برام بفرست من زیاد نمیدم این کولیکز و از روزیکه گرفتیم دوبار دادم

آره نده
چشم حتما میفرستم

1402/02/31 15:36

پاسخ به

روزی یبار گفت بده عصر به عصر تو چطوری میدی؟

دکتر گفته بود روزی سه بار بده هردفعه 8قطره من فقط دودفعه دادم اونم دو روز و دیگه ندادم هردفعه سه قطره

1402/02/31 15:37

پاسخ به

نه یه برادر هم داره ولی انگار به سامان خیلی وابسته ترن

برادرش زن داره
با زن اون چطوری رابطت؟

1402/02/31 15:37

پاسخ به

دکتر گفته بود روزی سه بار بده هردفعه 8قطره من فقط دودفعه دادم اونم دو روز و دیگه ندادم هردفعه سه قطر...

چه زیاد
ازبقیه هم بپرس ببین چطوری میدن

1402/02/31 15:37

پاسخ به

وای چه بد

من کشور خودم و بیشتر دوست دارم والا تو همین تهرانم حس غریبی میکنم چ برسه برم یه کشور که کلی فاصله داره

1402/02/31 15:37

پاسخ به

من کشور خودم و بیشتر دوست دارم والا تو همین تهرانم حس غریبی میکنم چ برسه برم یه کشور که کلی فاصله دا...

آره خیلی سخته

1402/02/31 15:38

پاسخ به

چه زیاد ازبقیه هم بپرس ببین چطوری میدن

من خیلی نمیدم هراز گاهی که لازمه همین یکی دو قطره کافیه بهتره وابسته نشه

1402/02/31 15:38

پاسخ به

دوست داشتی تپل شه؟

ی حس رقابت بود با جاری هام دختر جاریم 9 ماه پسر جاریم شیش ماه بزرگ تر بودن بعد چون محمد کم وزن دنیا اومد خواهرشوهرام فکر میکردن عقب موندست منم از این نگاه ها بدم میومد اره واقعا دوست داشتم خودشو ب همسنا خودش برسونه

1402/02/31 15:39