پاسخ به

نوش جان.من بساط فردا ظهر رو آماده کردم بریم بیرون.تو دل طبیعت

پاسخ به

تصویر

پاسخ به

دارم منفجر میشم

پاسخ به

آره بیا باهم باشیم بریم واصلا نیایم تو گروه تا یه هفته بزار تو خماری بمونن??

پاسخ به

آره تو پی وی پیام بدیم بقیه م بلاک کنیم ?.

پاسخ به

پروین جانم خب چرا بهشون نمیگی چرا حرفاتونو تو قلبتون انباشته میکنید ک اینطور ازرده بشید خیلی راحت ب ...

پاسخ به

?

پاسخ به

???

پاسخ به

سلام خوبی شیدا جان

پاسخ به

خداروشکر خوب بودن

پاسخ به

شاید استرس گرفتم اینجور شدم.دیشب هیج نخوابیدم از استرس

پاسخ به

خو چی میشد من یه ماه زودتر حامله میشدم الان راحت شده بودم?

پاسخ به

سحر به مامانم زنگ زدم ببینم کجاست تنها بودیم برم اونجا میگه با خواهرات اومدیم طرقبه اگه میخوای یکو ب...

پاسخ به

آنقدر دلم ازشون پره سحر هر جا میخواستم برم اول میرفتم دنبالشون

پاسخ به

وقتی چند وقته پیداشون نیست انتظار داری زنگ بزنه دعوت کنه یا بیان سراغت؟ مامان منم با داداشم اینا رفت...

پاسخ به

من عقد بودم.عقد پسر برادرم بود.همه رفتن محضر و آرایشگاه من موندم مرغ سرخ کردن و خونه رو مرتب کردن. ا...

پاسخ به

امیدم به نهمه.انشالله من و تو هم یدفعه غیب شیم از گروه و با نی نی برگردیم

پاسخ به

آره بیا باهم باشیم بریم واصلا نیایم تو گروه تا یه هفته بزار تو خماری بمونن??

پاسخ به

بچه اولته عزیزم؟

پاسخ به

فدای تو شیدایی????

پاسخ به

نه چهارمیه? آره بابا بچه اولمه.بچه لوس.

پاسخ به

الهی بگردم من برا همتون دعا میکنم برای فائقه جون دیروز ی عالمه حمد خوندم فائزه رو نمیدونستم وگرنه می...

پاسخ به

دیگه غیب شید یعنی زایمان کردین ??

پاسخ به

شیدا دورت بگردم از الان برو تو کار من برای دعا کردن چون بعدی منم انشالله