می‌خوام راجبه موضوعی باهات.ون بحرفم

من هستم

????

پاسخ به

پروین سحر ششیدا

هستیم بگو عزیزم

پاسخ به

می‌خوام راجبه موضوعی باهات.ون بحرفم

جانم عزیزم

میخا بگه دعوت آقا سامان جی بپوشم ?

پاسخ به

میخا بگه دعوت آقا سامان جی بپوشم ?

??

دمتون گرم همه هستین

پاسخ به

دمتون گرم همه هستین

تو جون دلی

خواهرای سامان بزودی میان الان باباش اومده بود میگفت خواهر سامان گفته بیام اونجا بچه رو میارم پایین باباش گفت من گفتم بچه شیر میخوره نمیتونه بیاد یا خواهره گفته من بیام لپ بچه رو میکشم خواهرش خیلی پرو و جنجالیه پارسال اومده بود حسابی زندگیمون و بهم ریخته بود من وسامان و به جون هم انداخته بود

حالا از این میترسم که بخواد پرو بازی در بیاره برا سها

منم نسبت به سها خیلی حساسم حتی دوست ندارم بزرگتر که بشه تنها بره خونه مادر سامان که طبقه پایینه

نظر سامان درباره ش چیه؟

این اومدن اونا یه جورایی از الان ناراحتم میکنه نمیخوام به بهانه دوست داشتن بچم و کسی اذیت کنه

سامان که اینقد خانوادشو دوست داره که نگو

هنوز خیلی کوچولو فکر نکنم حتی شوهرت اجازه اینکارو بهشون بده

پاسخ به

هنوز خیلی کوچولو فکر نکنم حتی شوهرت اجازه اینکارو بهشون بده

سامان هم همینو گفت وقتی باباش رفت من گفتم من نمیذارم کسی دخترمو اذیت کنه گفت خواهرام دوسش دارن اذیتش نمیکنن

دقیقا حرف پروینه. سها الان خیلی کوچیکه و وابسته به شیر خوردن.خیالت راحت

ولی من دوست داشتنای مسخرشون و دوست ندارم

پاسخ به

دقیقا حرف پروینه. سها الان خیلی کوچیکه و وابسته به شیر خوردن.خیالت راحت

?

بعدها هم دوست ندارم وابسته اونا بشه

هیچ زحمتی برام نکشیدن زورم میاد که لذت دخترمو اونا ببرن که حتی صادقانه دوسشندارن

به نظرم خودت شب اول برو خونه مادرشوهرت قبل اینکه بیام بچه رو از خونه بردارن برن و ه تو بی توجهی کنن.اخرشب هم بگو سامان جان کمرم درد میکنه بریم دراز بکشم بالا.

پاسخ به

ولی من دوست داشتنای مسخرشون و دوست ندارم

بهشون اصلا رو نده ازالان بعدم مطمئنا سها بزرگترم که بشه وابسته اونا نمیشه چون دیر به دیر میبینشون

من از بعد زایمان نرفتم خونه مادر شوهرم اونا هم نگفتن بیا اصلا راحت شدم سحر