منکه خیلی تلاش کردم نشد یعنی فقط بهتر شد ولی خوب نشد خوابش
مثلا ساعت 11ـ12 میخوابومدمش بعد ساعت 2 شب بیدار میشد سرحااااااااال ، پا میشد بازی میکرد 😂 تا 4ـ5 صبح
الان یه مدته از 7 شب نمیذارم بخوابه ساعتای 2 شب میخوابه
1403/09/24 03:25
//= $member_avatar ?>
فاطمه من خیلی ازین کارا کردم
خاموشی زدیم بعد دو ساعت پاشده از خواب اینقدر گریه زاری کرده ک مجبور شدم یه لامپ روشن کنم
1403/09/24 03:29
//= $member_avatar ?>
به به گروه رو روشن کردی خواهر
چطوری ؟
شما لک بینی و خونریزی داشتی ؟ خوب شدی؟
اره تا شش ماهگی پسرم خونریزی و لک بینی داشتم
نمیدونم واسه خاطر این بود ک نزاشتم تو بیمارستان شکممو فشار بدن بعد عمل یا ک نه
اما مامانم میگفت ب احتمال زیاد بخاطر اون بوده ک اینقد لک و خون داشتی
1403/09/24 10:00
//= $member_avatar ?>
خدا نکنه😘
1403/09/24 13:05
//= $member_avatar ?>
ی تولد کوچیک واسه خودتو پسرتو شوهرت وسلام ان شا الله سال دیگه بزرگ میشه اونوقت براش جشن بگیر الان فقط خستگیش واست میمونه بچتم کلافه میشه
1403/09/24 13:08
//= $member_avatar ?>
میبرم آتلیه و ی کیک کوچیک میخرم براش
بدم خانواده شوهرمفت خور بخورن،
شوهرم میگه اون خرجی ک مخای واسه اینا بکشی بده چند تیکه آذوقه بده دست نیازمندی
بهتره تا اینکه بدی ب اینا بخورن
خانواده خودت هم نمیان که
1403/09/24 14:11
//= $member_avatar ?>
من بابام مامانم طلاق گرفتن هر کدوم یه ور
اونا نمیان خواهرام هم از ترس بابام نمیان
من عروس عمم میگن یوقت عمه زنگ میزنه ب بابا
مامان عزیز خوش اومدی به دوره جدید از زندگیت ما اینجا کنار هم جمع شدیم تا روی ماه فرشته های نازتونو ببینیم.
مامان عزیز اگه تجربه سقط نداشتی لطفا به گروه نیا چون اینجا مامانای باردار با سابقه سقط هستن اینجوری اذیت میشی.