1403/02/09 15:23
1403/02/09 15:24
1403/02/09 15:25
آتلیه کارن:
آتلیه کارن:
سلام خانومای عزیز💞♥️
من آتلیه آنلاین دارم...تبدیل عکس ساده گوشی به عکس آتلیه ای... ✅فقط 45تومن✅
برای دیدن نمونه کار ها میتونین وارد کانال بشین..♥️
این لینک کانال من توی روبیکاس
"لینک قابل نمایش نیست"
اینم لینک پیج اینستام
"لینک قابل نمایش نیست"
"موبایل قابل نمایش نیست"..برای ثبت سفارش درخدمتتون هستم🖐📷📷........💜💜💜💜💜
آتلیه کارن:
آتلیه کارن:
سلام خانومای عزیز💞♥️
من آتلیه آنلاین دارم...تبدیل عکس ساده گوشی به عکس آتلیه ای... ✅فقط 45تومن✅
برای دیدن نمونه کار ها میتونین وارد کانال بشین..♥️
این لینک کانال من توی روبیکاس
"لینک قابل نمایش نیست"
اینم لینک پیج اینستام
"لینک قابل نمایش نیست"
"موبایل قابل نمایش نیست"..برای ثبت سفارش درخدمتتون هستم🍒🌹🌹😍ح...
اینم عکس بی بی چک من.
من از خرداد ماه رفتم دکتر گفتم برا پیش از بارداری اومدم یه سری ویتامین داد بعد معاینه ام کرد گفت خشکی واژن داری و بهتره زودتر اقدام کنی بعد 3 ماه.
اومدم خونه خیلی ناراحت بودم هر روز امگا3 و اسید فولیکم رو خوردم و رسید به شهریور ماه?
سالگرد عروسیمون شهریور بود شب سالگردمون گفتم اقدام کنیم نمیگیره که اقدام کردیم و مهرماه بود که گفتم 3روز مونده بی بی بزنم زدم منفی شد
روز بعد زدم یه هاله انداخت خیلییی کمرنگ
به شوهرم نشون دادم گفت نه من نمیبینم هاله ای نیس نه استرسی داشتم نه چیزی
میگفتم این ماه نمیگیره به شوهرم گفته بودم تا یکسال ممکنه نگیره یه روز از پریودم گذش خونه بی بی داشتم یکی زدم گذاشتمش کنار با خیال راحت دسشویی کردم??
اصلا نگاهشم نمیکردم میگفتم مثبت نیس بابا من خشکی دارم بعد گفتم بزا یه نگا بندازم که دیدم یکم هاله پررنگ تر شده
دووییدم به شوهرم گفتم و گفت برو ازمایش فرداش رفتم ازمایش 2 روز از پریودم گذشته بود
بتا 48بود و گفتن مشکوکه 2 روز دیگه بیا اون دو روز مردم و زنده شدم زدم تو نت هزار تا علائم اورد که باید الان بتات 200 بود و فلان به خدا توکل کردم گفتم هرچی خودش صلاح بدونه رفتم ازمایش خداروشکر 150 شد
نگو لقاح دیر صورت گرفته
اینم بگم تا از سلامتیش باخبر نشدم به هیچکدوم از خونواده شوهر نگفتم فقط همسرو وخواهر و مادرم اطلاع دارن?
?همه چی دست خداست به حرف هیچکس گوش ندین اون اراده کنه همه چی حله?
منم تعریف کنم براتون☺☺
دوماه بعد عروسیمون اقدام کردیم شوهرم میگف هنوز زوده خودت کوچیکی بچه نمیخایم فعلا ولی از بس گریه کردم راضی شد ماه اول نگرفت انقد گریه کردم خنگ بودم فک میکردم چون زود نگرفته حتمن مشکل دارم بچم نمیشه خخخ ماه بعدی هم نگرفت و باز گریه کردم پریودم ک تموم شد همش چیزای مقوی میخوردم انقد تو نمازام دعا کردم ک خدا صدامو شنید یه روز از موعدم گذشته بود بعدازظهر بود شوهرم و داداشش تو هال نشسته بودن داشتن فیلیم میدیدن منم تو اتاق خوابمون بودم رفتم دسشویی بی بی زدم چیزی نشد اومدم بیرون بی بی رو هم برداشتم گذاشتم رو میز خودم داشتم لباسامو عوض میکردم ک دیدم خط دومی هم داره میوفته خوب ک دقت کردم یه جیغ از ته دلم کشیدم شوهرم سراسیمه اومد داخل گفت چیشدی پریدم بغلش و همونجور جیغ جیغ میکردم همیش میگف چته بابا چیشده بی بی رو نشونش دادم باور نمیکرد میگف ب بی بی اعتمادی نی آز بده یه هفته بعد آز دادم مثبت شد شوهرم دیگه از اون شب همیشه با نی نی مون حرف میزد...
قربون خدا برم ک بچمو برام حفظ کرده قبل از اینکه بفهمم حاملم با بچها رفته بودیم کوه مسابقه دو گذاشتیم انقد دویدم روز بعدش با آبجیم کلی رقص و دیوونه بازی کردیم همون روز ک بی بی زدم هم *** داشتیم شوهرم کامل روم خوابیده بود ولی خدا خودش دخترمو برام نگه داشت ....خداروشکر
اره امیدم ب خداست ولی انتظارسخته
خیلی خیلی درکت میکنم
1397/08/05 10:17
دارو استفاده کردی؟؟
ن رفتم دکتر ماه پیش برام دارو نوشت گفت این ماه موقع پری بخورم ولی پری نشدم
1397/09/11 00:50
🧚♀️ بی بی چک 🧚♂️
😊اینجا میخواییم خاطرات مثبت شدن بی بی چک و خبر دادن بارداری به همسر و خانواده رو بگیم.و از خاطرات همدیگه لذت ببریم😍
85 عضو
