روز بعد رفتم عروسی دیدم هممممه ارایشگاه رفتن لباس خریدن دورم زدن.... تازه همشون جم شدن باهم با زن عموشوهرم دور ورم میگن چیه پوشیدی این یه ارایشکاه میرفتی لباسی میخریدی این چ سروضعشه اومدی و کلی حرف کفتن جلو زنها من خیلی خجالت کشیدم وبغضم کرفت برکشتم خونه نموندم عروسی
1402/04/25 21:27