منم دقیقا این استرس دارم

خوبیش اینا دوست کنارم زیاد هست هرچی بشه زنگ میزنن خودشون بهم میرسونن

اومدن هر چی گشتن پیداش نکردن ،تا رفتن دیوث دوباره اومد بیرون خودشو نشون میداد،رفتم تواتاق تا صب بیدار بودم،خیلی شب بدی بود،زیر درا پتو گذاشته بودم تا شوهرم چسب موش گرفت فرداش گرفتیمش

بعد استانه دردم خیلی بالاس شوهرمم خونه خواب باشه یه ان میبینه من نیستم زنگ میزنه کله سحر کجایی میگم رفتم شفا فشار بگیرم

????

پاسخ به

خوبیش اینا دوست کنارم زیاد هست هرچی بشه زنگ میزنن خودشون بهم میرسونن

ن من هیچکسو ندارم اینجا ی خواهرم هست ک خب اونم دور بود ازم

پاسخ به

ی شب موش دیدم تو خونه زنگ زدم اتشنشانی ساعت 1 شب?

????

میان زنگ بزنی؟؟؟؟

پاسخ به

بعد استانه دردم خیلی بالاس شوهرمم خونه خواب باشه یه ان میبینه من نیستم زنگ میزنه کله سحر کجایی میگم ...

دمت گرم

کلا صبح ها خیلی خوبم

پاسخ به

میان زنگ بزنی؟؟؟؟

اره بابا به 5 دقیقه نرسید اومدن سریع دونفر اومدن

از ساعت 12 به بعد حال خرابی کسلیم شروع میشه

پاسخ به

اره بابا به 5 دقیقه نرسید اومدن سریع دونفر اومدن

چه خوب یادم بمونه

ما هم تازه ازدواج کرده بودیم

شوهرم افتاد تو شیفت شب

تو خونه مجردیش زندگی میکردیم

خونه های الغدیر بلوار امیر کبیر

پاسخ به

چه خوب یادم بمونه

اره سریع میان

پاسخ به

شوهرم افتاد تو شیفت شب

خیلی بده خیلی

پاسخ به

خونه های الغدیر بلوار امیر کبیر

اره میدونم کجاس

ساعت ده شب بود دو سه روز بود ازدواج کرده بودیم زنگ زد گفت نترسیا اگ سوسک دیدی

از این سوسک گنده ها داشت

گفت رو مبل بخواب پرواز نمیکنن

یاخداااا

همینجور داشت میگفت پرواز نمیکنن یکی پررررررر زد از بالای سرم رد شد