پاسخ به

بیا بریم??

خدای سر رات بیا منم ببر

پاسخ به

:سلام.مامانا انشاالله عروسی بچه هاتون...چهارشنبه عقد دختر خواهرشوهرمه...من عیدموهامو هایلایت کردم .....

یه رنگ نسکافه ای بزارروکل موهات

ارسال شده از

"لینک قابل نمایش نیست"




روبیکا

پاسخ به

خانمم نه زن?

خومنم همینو گفتم دا?

پخش کنن

پاسخ به

چکی عشقم

جان ؟؟؟؟؟؟؟
شما؟؟؟

پاسخ به

بله بچه ها

جووون

پیگیری بشه

پاسخ به

این بچه من عرق سوز شده چکارش کنم

کالاندولاوزینک اکسایدقاطی کن بزن فراوون بزن

پاسخ به

اره خوب پس چکار کنم

یاپنبه خیس کن یاهمون دستمال مزطوب

پاسخ به

دور گردن بچه ام دونه ریز زدع اصن انگار عرق سوز شده

شاید حساسه غذا چی خوردی

پاسخ به

خیلـــــــــی

خییییییییییییییییییییییییییییییلی

پاسخ به

شما هم تو پریودی اشتهاتون زیاذ میشه

من قبلش تا زمانی که بخوام بشم

پاسخ به

?

هوم?

?اوووووف

پاسخ به

شوهر من انگار کر و کوره عاشق مادرشه در حد خدا قبولش داره دیشب ب مادرش میگم تو اگ مادری نگران بچه ات ...

وابستگی عاطفی داره به مادرش که بعد از ازدواجم این وابستگی کم نشده ، توام از اول به روش آوردی این وابستگیشونو ،یا بدیای مادرشو ،اینم بدتر حساس شده به حرفای تو، مطمئنه تو از مادرش بیزاری،کوچکترین حرفی از مادرش بزنی تو ذهنش اون حرفو بزرگ میکنه و ازش یه داستان میسازه

پاسخ به

تو یه هفته برو بمون خونه ی بابات، امتحانش مجانیه، یه هفته مهمون باش،اگه دلخور نشدی

منم بهش میگم جدا شدن الکی نیست سر یه دعوا بنظر من دعا خور کردن شوهرش رو

گلسا
از این به بعد منتظر بچه و شوهرت نمون، خواهرتو بفرست بره ،بدون رودروایسی بگو تا حالا تونستم نگهت دارم ولی دیگه داره به زندگیم آسیب میرسه ، بعدشم خودت تو خونه که تنهایی سرتو با کیک درست کردن و ژله درست کردنو فیلم دیدن گرم کن،شاد باش، اونا تا هروقت میخوان هرجا بمونن

پاسخ به

میبرن المیرا شیرخوار بود ییار بچم از زیر سینه کشید مادرش بغل کرد گف منتظرم بزرگ شه ازت بگیرمش

خب منم همینو میگم،میگم حرف تورو جدی نمیگیرن که،پس بدی بهشون بدون اعتراض راحتتری، با اعتراضت فقط خودت کوچیک میشی و غرورت میشکنه

پاسخ به

المیرا زندگیم دیشب خراب شد ویگ نمیخواماین زندگیو

الان دعواتون تازه س، بذار چند روز بگذره بعد میتونی درست تصمیم بگیری

گلسا باید از اول گارد نمیگرفت جلو مادرشوهرش و شوهرش نباید میزاشت ک شوهرش بفهمه ازینکه میره خونه ننش گلساناراحت میشه،،نباید میزاشت مادرشوهرش بفهمه ک گلسا با رفتن شوهرش پیش مامانش ناراحته
الان گلسا به چشم اونا شده ادم بده زندگی

گلسا اگر نقطه ضعف نشون نمیداد شوهرش این عادت روبعد چن ماه ترک میکرد،
حتی اگر ی روز شوهرش مثلا نرفته بود خونه ننش گلسامیگف عه خب میرفتی میدیدی حالشون خوبه یانه
یا میگف عه توروخدابچه رو ببری ساات راحت باشم عمرا شوهرش بچه رو نمیبرد میگف هااااا میخای چیکارکنی ک بچه دست و پاگیره و نمیبردبچه رو?

یبار استفاده کرده

گفتن بدنش عفونت داره

من خسته شدممممم‌خونه حیاط دار میخااااممممم هر چی‌میرم‌میگردم‌ صبح میرم‌باز شب دلم طبیعت میخاد?

کسی نمونه سوالات ائین نامه1402 جدیدو داره؟