اصن ترس نداره اا نترس من بشدت میترسیدم شدید جوری که فشارم می‌افتاد ولی موقع دیدن شرایط که بهم گفتن اصلا نترس کلا یه رب بیس دیقه بیهوش میشی دیگه خیالم راحت شد کلا عمل بیشتر از بیس دیقه نیس انتظار تو ریکاوری منو اذیت کرد کلا من خیلی ترسو هستم آ با هر پریودی کلی گریه میکنم و بی حالم و کلا درد دارم و آستانه دردم خیلی پایینه مسکن و شیاف و دمنوش باید باشه کنارم، ولی عمل اصن درد نداشت خیالت راحت چون کلی سرم میزنن و داخلش داروهای آرام بخش هیچی نمیفهمی فقط مراقبت بعد عمل خیلی مهمه که شیکمت آب نده واگرنه عمل هیچی نیس

تو مگه جهش نداری
پس چرا اسید فولیک میخوری

مگه نباید بخورم؟من فکر میکردم اونو همیشه باید بخورم

از سقطم بازم مکمل میخوریم زن و شوهری
بنظرتون
اقدام طبیعی کنم یا برم دانایی

اره والا ولی باید ترک عادت کنم یه وقت سر خودم میاد

من وضعم داغون بود بخدا
مجردی همش دکتر بودم پریود شم و اینا بعد عقد ک کردم دیگ محل ندادم عروسی کردم سه چهارماه یبار پریود میشدم دیک شوهرم زد سیم آخر گفت تا کی میخوای اهمیت ندی رفتیم دکتر اولین دکترم حیدری بود قرص اینا داد پریود شدم منظم شدم با قرص اینا سه ماه بعدش دیدم تقریبا زیاد محل نمیدع رفتم موسی پور اونم یماع رفتم دیدم همش ب من میگ تو مشکل داری در حالی ک من فولی 20 اینا هم داشتم با قرص
شوهرم سرخود آزمایش داد گفت حس میکنم من مشکل دارم تو ک فولی هات خوبه دیدیم مورفولوژی ایراد داره
ول کردم یکی دو ماه بعدش رفتم قمری گفت دوتاتون هم ضعیفین😂کلی قرص برا منو شوهرم و محرک اینا داد خوردیم سه چهار تا فولی داشتم باز حامله نشدم و کلیییی کیست اینا گرفتم صدقه سر قمری
شوهرم مجدد آزمایش داد سرخود جوابش رو سه تا اورولوژی بردیم گفتن واریکوسل داره بازم سرخود سونو داپلر داد اونم گفت واریکوسل هست عمل کرد سه ماه بعدش رفتم دوپور نوشت عکس رنگی و شوهرمم آزمایش داد نرمال شده بود ماه بعد عکس رنگی محرک داد حامله شدم
کلا دکترا بودم 😂

نازلی شوهرت انتخاب خودت بود یا سنتی

😂😑نولدی

تی سی ال

چرا
زایمان کردی
سقط داشتی
سابقه فیبرم یا میوم داری

منم کارامو کنم

زدی هم یک در میان بزنی مثلا یپا زمین یپا بالا و برعکس دو پا باهم ن

دکترت کیه مامان آنیا آراز

زنان زایمان

بخدا من شوهرم واریکوسل داشت مورفولوژی داغون خدا رحم کرد حامله نشدم سقط میشد وگرنه
هی میگفت خودت تنبلی داری این چیزیش نیس

ولیعصر کلینیک تابان هم دوستم می‌رفت تعریف میکرد
دکتر اسماعیل امامی

تا چند هست مطب

یه تعدادو زمان اقدام خریدم
یه مقدار سرو هر بارداریام
انگارارامش میدادن
ولی الان شدن اینه دق
هم برا خودم هم مامانم

این دو ماهو از کجا اووردی

ب نیه من پوخ دا آلمیلار

اوردن دیگه به چله امید نبند

یه بار دعوا کردن من ازخونه بیرون کردن

البته پریودم منظمه امکانش زیاده تنبلیم خفیف شده باشه شایدم نیس کلا

دیگه من خسته شدم تا اینجا تونستم همراهی کنن داهی پیام ها زیاد بود حوصلم نکشید همرو بخونم 1000 تا پیام بود 🤣

نوریه جان بیا از حالت تعریف کن چطوری درچه وضعیت هستی والله اگه من جای تو بودم میچسبیدم به بچم و شکر خدارو میکردم و پولی رو که قرار تو راه دکترها برا بچه دوم بکنم برا بچم و خودم خرج میکردم و از وجود بچم کیف میکردم کنار همسرم و تلاش میکردم برا سلامتی خودم والله تو این زمونه همینکه نزاری بچت هیچ کمبودی داشته باشه و همچیش فراهم باشه خودش کلی هنره البته ببخشید آ رک گفتم بخاطر سلامتی خودت گفتم واگرنه هرکسی صاحب اختیاره و اگه دلخور بشی از حرفام معذرت