خودمونی[اینجا یه گروه خصوصی]

31 عضو

پاسخ به

قبلا هم‌چندتا راه حل بهت دادم ولی واقعیت این همه راه حل ها کارساز نیست یا شاید شما شرایط اش ندارید‌ ...

من همه راهارو رو اینا امتحان کردم جواب نمیده دعوا کردم با روی خوش رفتار کردم این مادر و پسر از هم جدا نمیشن انگار زنو شوهرن این منو اذیت میکنه

1402/04/29 10:36

من میگم از میخای بری باشوهر خودت برو اصن بگو من نمیام همش چسبیده ب شوهر من دکتر بااین میره پیاده روی بااین میره

1402/04/29 10:37

ما باهم خوبیم ولی این وابستگی زیادشون داره اذیتم میکنه

1402/04/29 10:37

خوب اگه تمام راه ها رفتی ونتیجه نگرفتی
پس سعی کن با این موضوع کنار بیا

1402/04/29 12:23

ی

1402/04/29 12:23

?

1402/04/29 19:29

نفس

1402/04/30 00:51

شوهرم شب ها با همکارش میره تو محوطه

1402/04/30 00:52

چند ساعتی صحبت می کنند امشب مهمون داشتیم از بستگان خودش
ظرفها شستم به خانمه گفتم بیل بریم تو محوطه بچه هام بردیم که جبران خوش وبش شوهرم همکاراش بشه بچه ها بردین با خودمون
پام به محوطه نرسیده پشت بند ما اومدند بیرون در ساختمون بسته شد کلید موند پشت در.

1402/04/30 00:55

حالا دختر من شیر می خواد گریه پسر فامیل شون خودش می انداخت تو گودال های آب [حتی سزش زد به آب زمین]

1402/04/30 00:55

ساعت 12 شب کلید ساز اومد در باز کرد ما خانم ها پامون گذاشتیم تو آقایون سوار ماشین شدند رفتند بیرون من بهار آوردم تو اتاق بخوابونم فامیل مون پسزش برد حموم برده تو اتاق بخوابونه

1402/04/30 00:58

این شد بیرون رفتن ما
با این آقایون پا به پا نمیشه رفت

1402/04/30 00:59

ن دگ مخصوصا با بچه اصلا نمیشه رفت

1402/04/30 11:20

ما ی دور میریم باماشین بزنیم من همش دارم بچه شیر میدم لباسم خیس میشه زود میایم خونه

1402/04/30 11:22

می خوام بگم پنج دقیقه بیرون رفتن من چقدر ماجرا داشت آخرش تو دلم گفتم کاش تو همون خونه می موندم

1402/04/30 11:45

راستی نفس شنیدم قزوین سمت بیمارستان بوعلی یه مغازه لباس فروشی هست که هم کارای شیکی داره هم قیمت هاش مناسبه

1402/04/30 11:46

پاسخ به

می خوام بگم پنج دقیقه بیرون رفتن من چقدر ماجرا داشت آخرش تو دلم گفتم کاش تو همون خونه می موندم

دقیقا منم همیشه ب این نتیجه میرسم هرجا میرم

1402/04/30 15:03

پاسخ به

راستی نفس شنیدم قزوین سمت بیمارستان بوعلی یه مغازه لباس فروشی هست که هم کارای شیکی داره هم قیمت هاش ...

لباس فروشی زیاده لباس بچه یا بزرگونه؟

1402/04/30 15:04

پاسخ به

لباس فروشی زیاده لباس بچه یا بزرگونه؟

بچگونه

1402/04/30 16:28

بچه ها کجایید چرا نیستید

1402/04/30 18:50

من مهمونامون رفتند یعنی ظرفیتم دیگه تکمیل شده

1402/04/30 18:50

من هستم ولی خستم
از روزگی ک واکسن 2ماهگی رو زدم تا 3روز ک پدرم درومد با گریه های بچه روز اولش واقعا وحشتناک بود
بعد اون انگار تمام انرژیم رفته دستام درد میکنه خواب میره پاهام بی حسه کلا باید بهم جون تزریق بشه
از یه طرفم خیلی کلافه ام خونه زندگیم رو 10روزه ندیدم دلم برا خونم خلوتم تنهاییام بیرون رفتنام و.... خیلی چیزای دیگه تنگ شده

1402/04/30 20:35

❌️❌️❌️خانما کسی بوده بچش توبیمارستان زردی گرفته باشه بدو تولد چکار کردید؟بستری کردید؟من بچم 8زردیش میگن باید بستریش کنید

1402/04/30 20:51

پاسخ به

من هستم ولی خستم از روزگی ک واکسن 2ماهگی رو زدم تا 3روز ک پدرم درومد با گریه های بچه روز اولش واقعا ...

خدا قوت عزیزم

1402/04/30 20:51

پاسخ به

❌️❌️❌️خانما کسی بوده بچش توبیمارستان زردی گرفته باشه بدو تولد چکار کردید؟بستری کردید؟من بچم 8زردیش م...

اره دختر من 8 ونیم بود

1402/04/30 20:52