پاسخ به
هر روز من شده حرص خوردن هی باید زندگیمو بپام سفت بچسبم خراب نشه اثلا *** تو زندگی ک بخاد اینجوری سر...
باید با سیاست بگی مثلا ما پارسال قرار شد با مادر شوهر اینام برسم شمال شوهرممممم پافشاری که با اونا میریم اولش مخالفت کردم دیدم بیشتر اصرار داره حرصم می گرفت منم گفتم ما جوانیم اونا سنشون بالارفته یادته رفتیم اون دفعه قبلی چقد بد شد نصفه نیمه برامون گردوندن حوصله شون نکشید و وسط راه برگشتیم تورو خدا با جون بریم دوتا هم سن و سال خودمون با مرام و بچه اینا نباشه بهمون زهر شه اینجوری بیشتر خوش میگذره انشالله با اونا میریم یبه جا نزدیک تر خب یکی دو بار دیگه تکرار کرد دید من هیچی نمیگم حرفامممم گفته بودم بدون دعوا اخرشم حرف من شد با اینکه خیلی اصرار داشت با خانوادش بریم
1402/03/18 18:38