سیاست های شوهرداری

695 عضو

منم پولمون شریکیه هرچی هرکدوم بخوایم میخریم ولخرجی الکی ام نمیکنیم

1402/03/30 04:22

پاسخ به

تازه عروسی

نه 4ساله ازدواج کردیم 2سالم دوست پسرم بودو نامزدو عقد

1402/03/30 04:22

پاسخ به

چرا

شوهر بیدار کرد کارشو کرد خوابید منم بیدار موندم

1402/03/30 09:56

پاسخ به

منم مثل تو 2 بیدار شدم چهار خوابیدم الان 9 هم بیدار شدم واسه شوهر غذا بدم بخوره بره

خب تو خوابیدی من نخوابیدم دیگه

1402/03/30 10:14

پاسخ به

والا من خودمم پرتم

میگم دیگه

1402/03/30 10:24

پاسخ به

میرسه یعنی کم میگیره؟

والا شوهر من 18.5هست خودشم بیرون کار میکنه نمیرسه

1402/03/30 10:29

پاسخ به

ترکیدم از خنده

زیاد نخند کار میدی دستمون

1402/03/30 10:39

پاسخ به

اره منم برم لالا

بریم بخوابیم

1402/03/30 10:44

پاسخ به

نکنه مردی?

اره بابا دوتا ک ی ر داره

1402/03/30 12:45

من حتی لباس بچگی خودمم تنه پسرمم کردم?ان شاء الله برا این یکیم میکنم

1402/03/30 17:46

سلامی از عضو جدید به اعضای قدیمی

1402/03/30 21:02

پاسخ به

نکنه بش تجاوز میکنم??

??

1402/03/30 23:30

پاسخ به

خدا قره قروتم تموم شده مثل معتادا شدم ???

بیا من تو یخچال دارم،نمیتونم لب بزنم

1402/03/31 00:46

پاسخ به

م.مه ام داره میترکههههههههه

منو نوکش دیونه میکنه درد میکنه

1402/03/31 00:56

پاسخ به

ها??

پنجشنبه داشتیم،دیشب انگولک کرد فکر کردم برنامه داره، ذوق کردم،گرفت خوابید ، امشب باز خواست دست بزنه گفتم مثل دیشب میخوای دست بزنی بخوابی،دست نزنااا، بهم میگه تو خطرناک شدی،چه خبرتهههههه

1402/03/31 01:15

پاسخ به

وااچ خطر ناکی؟

میگه زیادی داغی

1402/03/31 01:16

خسته شدم

1402/03/31 01:28

پاسخ به

چقد بخورم یه لیوان بخورم؟ رژیم هم لازمه؟

اره بنداز تو یه لیوان اب تا سه قاشق تو روز میتونی بخوری اندامیت میکنه

1402/03/31 02:02

پاسخ به

قربونت

نشی گلی

1402/03/31 02:10

پاسخ به

بخدا صگم کرده ?

خب چی گفت

1402/03/31 02:10

پاسخ به

بچه ها من اصلا تیرویید نداشتم باردارم چرا گرفتم و چرا میگه لبه مرزه یعنی چی

تیرویید بارداری داری دیگ منم داشتم بزایی رفع میش
مثل دیابت بارداری هست

1402/03/31 02:16

پاسخ به

اوخی چه کوچولو بعد شیر بهش نمیدی بجاش شیر خشک یا شیرمحلی بده

ن شیرخشک دوس نداره اره شوهرم براش شیر محلی میگیره میارع شبا باهم میخوریم

1402/03/31 07:34

پاسخ به

اها

اره دیگه فاصله زیاد بود داداشمم دوستش همراهش بود روم نمیشد بگم بمونه که پیاده شم

1402/03/31 09:19

پاسخ به

??

جای خصوصیمونو نخان ببین اونجا

1402/03/31 13:04

پاسخ به

خیلی خیلی...??? نمدونم چی بگم اما جا مامانت بودم میگفتم *** لقت بدرک

اخی مامانم مهربونه دلمو نمیشکنه من دیوونه ام بخدا عصبی میشم همینجوریم شوهرمم بعضی وقتا میشورم اصلا دهنم چفت نداره گفتم کونشونو از زندگی من بکشن بیرون وااای تیف بهم با حرفام

1402/03/31 13:26