مامان های دوقلو(مخصوص مادران زایمان کرده)

177 عضو

پاسخ به

??

عروسی دعوتم نمی‌دونم چیکار کنم برای دوروز مونده به محرم??نه هیکلم الان درسته نه لباس دارم نه میتونم برم بخرم عجب داستانی شده??

1402/04/11 09:25

اینترنتی بخر
ی شومیز گشاد بخر ک هیکلت تو چشم نباشه

1402/04/11 09:33

منم دیروز عروسی دعوت بودم ی شومیز گشاد پوشیدم با شلوار بگ

1402/04/11 09:34

پاسخ به

سلام مامانای گل خوبین هستین؟?

سلام ممنون خودتون خوبین

1402/04/11 09:40

پاسخ به

عروسی دعوتم نمی‌دونم چیکار کنم برای دوروز مونده به محرم??نه هیکلم الان درسته نه لباس دارم نه میتون...

عروسی مهمیه

1402/04/11 09:41

پاسخ به

منم دیروز عروسی دعوت بودم ی شومیز گشاد پوشیدم با شلوار بگ

بچه هارو بردی

1402/04/11 09:41

پاسخ به

بچه هارو بردی

اره عزیزم

1402/04/11 09:41

پاسخ به

اره عزیزم

سختت نشد

1402/04/11 09:45

نه خوب بود

1402/04/11 09:56

پاسخ به

منم دیروز عروسی دعوت بودم ی شومیز گشاد پوشیدم با شلوار بگ

ا چه خوب گفتی?

1402/04/11 10:18

پاسخ به

سلام ممنون خودتون خوبین

خوبم عزیزم شکر خدا

1402/04/11 10:18

پاسخ به

عروسی مهمیه

عروسی دختر خاله م هست خیلی اصرار کرده اگه نیای ناراحت میشم باز میگم بچه هام شاید اذیت بشن

1402/04/11 10:19

پاسخ به

نه خوب بود

خیلی وقته عروسی نرفتم آخرین بار دوسال و نیم پیش بود

1402/04/11 10:21

پاسخ به

عروسی دختر خاله م هست خیلی اصرار کرده اگه نیای ناراحت میشم باز میگم بچه هام شاید اذیت بشن

اذیت نمیشن
اونا باید ب زندگی ما عادت کنن
ب نظرم محدود نکن خودتو
فوقش میری میبینی اذیتی زودتر برمیگردی

1402/04/11 10:44

پاسخ به

اذیت نمیشن اونا باید ب زندگی ما عادت کنن ب نظرم محدود نکن خودتو فوقش میری میبینی اذیتی زودتر برمیگرد...

راستم میگی دیگه اگه بخوام از همین اول اینجوری باشم بعد هرچیزی هم پیش بیاد بازم نمیرم و بعدش کلا خودمو فراموش میکنم

1402/04/11 10:53

پاسخ به

راستم میگی دیگه اگه بخوام از همین اول اینجوری باشم بعد هرچیزی هم پیش بیاد بازم نمیرم و بعدش کلا خودم...

اره دقیقا
ن حتی ی جا میخوام برم مامانم میگه پیش من بذار میگم نه هم خودم باید عادت کنم هم اونا

1402/04/11 11:01

فقط وقتی میرم ارایشگاه مجبورم بذارمشون

1402/04/11 11:01

دیشب خواهرشوهرم میگه چند وقت دیگه محرمه امسالم میری روضه گفتم معلومه میرم فوقش اذیت میکنن زود برمیگردم
انقدر تو بارداری تو خونه خوابیدیم دیگه بسه

1402/04/11 11:03

پاسخ به

دیشب خواهرشوهرم میگه چند وقت دیگه محرمه امسالم میری روضه گفتم معلومه میرم فوقش اذیت میکنن زود برمیگر...

آره عزیزم منم بخدا به این فکر کردم گفتم برم روضه یکم دلم باز بشه،گریه کنم دیگه کسی نگه چه مرگته چرا گریه می‌کنی? خدا ببینه دوقلوهامو دستمو بگیره کمکم کنه

1402/04/11 11:13

پاسخ به

دقیقا منم پاهام دیگ فلج شدن کمرم می‌شکنه یکی رو می‌خوابونم دخترم رو نذ اشته زمین پسرم رو برمیدارم او...

دقیقا. منم. به خصوص دخترم که همیشه باید رو پا باشه. زانو و... دیگه تعطیل

1402/04/11 12:08

پاسخ به

سلام مامانای گل خوبین هستین؟?

سلام ظهر تو هم بخیر. خدا رو شکر میگذره. تو خوبی؟

1402/04/11 12:11

پاسخ به

نه خوب بود

خوبه منم ی بار رفتم خواهر اینا بودن کمک کردن ولی آخرش دخترم اونقدر گریه کرد ک موقع شام برگشتیم

1402/04/11 12:19

پاسخ به

خوبم عزیزم شکر خدا

الحمدالله

1402/04/11 12:19

پاسخ به

عروسی دختر خاله م هست خیلی اصرار کرده اگه نیای ناراحت میشم باز میگم بچه هام شاید اذیت بشن

اها

1402/04/11 12:21

پاسخ به

دقیقا. منم. به خصوص دخترم که همیشه باید رو پا باشه. زانو و... دیگه تعطیل

دقیقا دخمل ها مارو پیر کردن ??

1402/04/11 12:23