مادر شوهرم گفت مثل فلانی طلاق بگیر زن پیرمرد شو منم گفتم مگه خرم جون زیاد ریخته منتم میکشن بعدم دوباره شوهر کنم چرا گو خونه پدرت بشین موهات مثل دندونات سفید شه من بغض کردم گریه کردم
همه ریختن سرش چیز بش گفتن ده دیقه بعد اومد گو فاطی زنعمو کجابی بیا همه وسیله هات جمع کردم بزار تو ماشین
1402/04/18 12:27