جاریم مادربزرگش فوت شده دیشب رفتیم خونشون
چون خواهرزاده ام فوت شده بود خیلی میومد پیشم گفتم منم برم یه تسلیت بگم
مادرشوهرم گفت زهرا ماشاالله داری کم کم شبیه خانمها باردار میشی ها
یهو برگشت گفت وا بچه سه ماهه چیه که از الان خودش نشون بده من گفتم چون استراحتم حس میکنم دارم ورم میکنم
گفت خوب چ کاریه خودت ننداز پاشو کار کن
گفتم از دل خوشمه همش خوابیدم والا هم طولم کمه هم سرکلاژ شدم من حتی از خونه نباید بیام بیرون ولی گفتم بی ادبی برای تسلیت نیام پیشت
میگه والا ما تا حالا زن حامله اینجوری ندیدیم
ایقد ناراحت شدم انگار من دارم ناز میکنم یا از زنام که حامله میشن خودشون لوس میکنن
1402/07/22 19:20