از اینکه الان نمیتونم کار کنم خیلی کلافه ام

پاسخ به

خدا کنه قانون عوض بشه بتونیم انتقالی بگیریم

خواهرمنم تهرانه بازاون میره سرکار مشغوله خانواده همسرش هستن هفته ای دو وسه شب میرن اونجا.ماهی یکبار میان رشت خواهرم اینل

پاسخ به

اره البته شوهرم کاری به درامد من نداره من حتی وسایل مورد نیازمم به اون میگم بخره ?

بازم پس انداز میشه دیگ واس روز مبادا.

پاسخ به

خواهرمنم تهرانه بازاون میره سرکار مشغوله خانواده همسرش هستن هفته ای دو وسه شب میرن اونجا.ماهی یکبار ...

من فقط مامانمم اینجاست اونم از وقتی باردارم زیاد اونجا نمیرم چون دستشویی اینا برام خیلی سخته هیچ و دوست اشنایی ندارگ تو این شهر که باهاش رفت و امد داشته باشم

پاسخ به

من فقط مامانمم اینجاست اونم از وقتی باردارم زیاد اونجا نمیرم چون دستشویی اینا برام خیلی سخته هیچ و د...

تنهایی سخته.

پاسخ به

بازم پس انداز میشه دیگ واس روز مبادا.

من خیلی ولخرج بگم الان هیچی ندارم شاید باورت نشه

بقیه کجان پس بیاین حرف بزنیم

پاسخ به

من خیلی ولخرج بگم الان هیچی ندارم شاید باورت نشه

خسته نباشی?

پاسخ به

تنهایی سخته.

من واقعا دیگه عادت کردم از اولم تک فرزندی بود برام شده یه عادت

پاسخ به

من واقعا دیگه عادت کردم از اولم تک فرزندی بود برام شده یه عادت

ولی ولس مامان اینات سخته وابسته ان دیگ یدونه ای

پاسخ به

خسته نباشی?

شب عید هرچی کار کردم همه تو عید رفتم مسافرت خرج کردم 13 فروردین اوندم خونه همون شب بی بی چک زدم مثبت شد

من هزهفته باید برم پیش مامانم روزی 4یا5 بار با مامانم حرف میزنم یکروز درمیانم به بابام زنگ میزنم

پاسخ به

ولی ولس مامان اینات سخته وابسته ان دیگ یدونه ای

مامانم الان بیشتر از من دلش برای نوه تنگ میشه ??

پاسخ به

من هزهفته باید برم پیش مامانم روزی 4یا5 بار با مامانم حرف میزنم یکروز درمیانم به بابام زنگ میزنم

وابسته به خانواده تون من زیادوابسته نیستم

پاسخ به

من هزهفته باید برم پیش مامانم روزی 4یا5 بار با مامانم حرف میزنم یکروز درمیانم به بابام زنگ میزنم

من در روز خیلی با مامانم حرف میزنم ولی الان چون باردارم هفته ای یه بار میرم

من از وقتی دانشگاه رفتم خوابگاه اینا بودم وابستگی به خانواده کم شده

قبل ازدواج یه دقیقه بدون مامانم جایی نبودم

پاسخ به

شب عید هرچی کار کردم همه تو عید رفتم مسافرت خرج کردم 13 فروردین اوندم خونه همون شب بی بی چک زدم مثبت...

من 4 فروردین مثبت شد
البته 29 وقت پریود بود دیگ رفتیم پیش خانواده ها نبودیم خونه میدونستم تاحدودی باردارم ولی مطمئن نبودم دیگ چهارم اول صبحی اومدیم خونه بی بی زدم مطمئن شدم واس فرداشم نوبت دکتر گرفتم?

پاسخ به

مامانم الان بیشتر از من دلش برای نوه تنگ میشه ??

??

فردامیخواهیم بابابااینهابرم دنبال خونه شهربهشهر بابامیگه تونیا سخته به نظرشماهاهمراه شون برم

پاسخ به

من 4 فروردین مثبت شد البته 29 وقت پریود بود دیگ رفتیم پیش خانواده ها نبودیم خونه میدونستم تاحدودی با...

من 13 فروردین باید پریود میشدم که دیدم نشدم ساعت 2 شب بی بی زدم خودم خط میدیدم ولی همه گفتن منفی صبحش دیدم پررنگ تر شده که رفتگ ازمایش همون ردز جواب گرفتم همون روزم رفتم پیش دکترم

پاسخ به

وابسته به خانواده تون من زیادوابسته نیستم

من ینی یه بار زنگ بزنم گوشیشون جواب ندن به عمه ام زنگ میزنم بره ب مامانم سر بزنه خبرش بده

پاسخ به

فردامیخواهیم بابابااینهابرم دنبال خونه شهربهشهر بابامیگه تونیا سخته به نظرشماهاهمراه شون برم

تا بهشهر که راهی نیست

پاسخ به

من از وقتی دانشگاه رفتم خوابگاه اینا بودم وابستگی به خانواده کم شده

ازاول کوچکی تاالان وابسته نبودم راه دورتحمل میکنم شوهرم خیلی هوامو داره وابسته به منه

پاسخ به

تا بهشهر که راهی نیست

یک ساعت