یکم پیش تو اتاق بودم فرهامم پای تی وی مرسانام داشت بازی میکرد...بعد خیالم راحت بود که فرهام اونجاست داشتم کشو مرسانا مرتب میکردم...یهو اومدم تا مرسانا رو اپن وایساده..فرهامم نیس رفته بود دسشویی...مردم قلبم وایساد یه لحظه نمیدونم چطور پریدم گرفتمش...اینقد به فرهام فحش دادم که نگو
1399/08/30 13:55