من پرت میدم هیچی نمیزنم ?
بزن دیووونه ..اینم میگم بابام اینا همه چیزو میکنن اکثرا..مثلا دیدم تخم مرغا نکردن یا میگفت شکلات نکن...ماسکم همیشه میزنن به مامانم که گفتم گفت بابات گفته شوق مرسانا داشتم زود برم براش بخرم یادم رفت
1399/10/23 22:18
شام ادرین بدم میام
باش
1399/10/23 23:39
ب حدی از زندگیم خستم ک همش فک میکنم بذارم برم
نگو دیوونه..توسخت تر اینا رو پشت سر گذاشتی این روزام میگذره..تو زندگی همه این چیزا هست این فراز ونشیبا..روزای خوب شماهم میاد
1399/10/24 23:28
خودشم که نمیخواد
نمیخواد دیگه...ماشالله نهال غذاش که خوبه..از شیربگیرش کلا...من اگه مرسانا بچه خوش خوراکی بود ازشیرمیگرفتمش الان...اما فعلا چون هیچی نمیخوره وزنشم کمه وخودشم شدید *** دوسته دلم نمیاد..میذارم احتمال90درصد بعداز عید میگیرم...چون مامانم گفت اونموقع خوبه چون هوا نه باید سرد باشه نه گرم
1399/10/25 10:27
میدونی چیه میبینم دو شبه اینجوری شده اما نصف شب بلند میشه گریه شیر میخواد ساعت 12دادم سه باز بلند شد...
البته مرسانا زیاد بیدار میشه نصف بیشترش آب میدم...کلا خیییلی آب میخواد نمیدونم چرا?البته...حجم کم دفعات زیاد...هی میگه آب میارم تا یه ذره درحد خیس شدن دهنش میخوره میره...گاهیم خوب میخوره...نمیدونم عادت کرده یا بازی میکنه نمیدونم
1399/10/25 11:16
??? خب نیستی دلشون برات تنگ شده?
والا که قهرکردم باهاشون
1399/10/25 11:55
خداروشکر، پس گولت میزنه سرکارت میزاره ?
??آره فک کنم...عادت کرده هی بگه نکه باباش میره میخوره یا به من میگه برام بیار
1399/10/25 13:38
کدو حلوایی همون تنبله نه؟
اره..همون نارنجیه
1399/10/25 13:48
دهنت?از کجا اوردی اینو
فرهامم به من میگه??یا میگم.مرسی یه چیزی که میده دستم بخورم میگه بره جایی که دردت نگیره...یا میگم ها...میگه هات به بولم ببی گلم?نمیدونم تونستین بخونین چی گفتم یا نه..شیرازیه? البته منم در جواب میگم ها و همش بشین روتنش?ولی میگه مال تو که تنه نداره??خلاصه داستان داریم
1399/10/25 22:28
عاطی یادته میگفتی خونه بگیریم باهم زندگی کنیم?
اره...کاش میشد??
1399/10/27 13:45
من حالم بد بود اینجام برا شماها ناراحت شدم همینجوری افتاده بودم افسردع ناراحت ?
?کاش نمیگفتیم
1399/10/27 20:59
مادران خرداد ۹۸
مادرایی که خرداد ۹۸ زایمان میکنن بیان تو
124 عضو
