مادران خرداد ۹۸

123 عضو

یاد،اون شب میوفتم موی تنم سیخ میشه?

1398/04/08 02:21

پاسخ به

وای خوبه رفتی

اره

1398/04/08 02:21

پاسخ به

ب طور وحشتناک درد کشیدم چاقو دم دستم بود خودمو میزدم

ای وای

1398/04/08 02:21

من موقع بستری شدم فقط نیم سانت رحمم باز بود

1398/04/08 02:22

زمانش کم بود ولی درداش اصلا یادم میفته میگم من بودم جون سالم ب در بردم

1398/04/08 02:22

البته من شکم مثل سنگ بود

1398/04/08 02:22

اره میفهمم دردش وحشتناکه

1398/04/08 02:22

پاسخ به

من موقع بستری شدم فقط نیم سانت رحمم باز بود

من هیچی

1398/04/08 02:22

دردا ی طرف معاینه ی،طرف

1398/04/08 02:23

سلام

1398/04/08 02:23

پاسخ به

اره میفهمم دردش وحشتناکه

تو اتاق زایمام بچم نمیامد پایین چهار تا ماما با ی دکتر بزور منو زاوندن

1398/04/08 02:23

پاسخ به

سلام

سلام

1398/04/08 02:23

پاسخ به

تو اتاق زایمام بچم نمیامد پایین چهار تا ماما با ی دکتر بزور منو زاوندن

چ سخت بود،زایمانت

1398/04/08 02:23

انقدر درد کشیدم وقتی بخیه میزد انگار قل قلکم میداد

1398/04/08 02:24

طبیعی زایمان کردید؟؟

1398/04/08 02:24

بله

1398/04/08 02:24

پاسخ به

سلام

سلام عزیزم

1398/04/08 02:24

پاسخ به

طبیعی زایمان کردید؟؟

شما کجای خوزستانی

1398/04/08 02:24

پاسخ به

شما کجای خوزستانی

اهواز

1398/04/08 02:24

پاسخ به

چ سخت بود،زایمانت

اره بچم اون بالا پرسه میزد ب زور اوردنش پایین

1398/04/08 02:24

??

1398/04/08 02:25

پاسخ به

اهواز

خوشوقتم

1398/04/08 02:25

پاسخ به

خوشوقتم

همچنین

1398/04/08 02:25

اکسیژن ب بچم وصل کردن

1398/04/08 02:25

موقع دنیا اوردنش ب خودمم

1398/04/08 02:25