نه من اپاندیس بودم 😬😬😬😬😬

اره بیچاره

اره دوتا

نه من برا رحمم عملم کردن

کااااااااااااااش بمیرم بخدا تنها آرزومه

خو بازم شکر

هست خداروشکر

ن زیاد ن روزی یه دونه مامانم روزی دوتا میزد دیر میرسوندیمش بیمارستان سکته میکرد

خداروشکر

خدا نکنه

غلت کردی

نه بابا شیاف مشکلی نداره من قبل درد بیاد سراغم میذاشتم

والا من لاپارسکوپی کردم دم به دقه دستم به شیاف بود😂😂😂

بخدا خیلی دوست دارم خیلی

دقیقا

من میخواستم بمیرم از درد

منم درد داشتم ولی خدایی شیافم خیلی کمکم میکرد تو بیمارستانم واسم مورفین زدن 40 تا پله اومدم خونه عین خیالم نبود😂😂😂😂

من خو مثل جنازه ها بودم اومدم خونه مامانم😅😅😅برادر شوهرم کوچیکه هر روز میومد بهم سر میزد

من تازه خودم تنها فقط شوهرم بود اونم بلد نبود سوپ بپزه سوپ اماده خرید مزه زهرمار میداد باز خودم بهش کفتم فرنی واسم درست کنه اینقدر شکر ریخته بود تلخ بود وااااای من تازه فرداشم شوهرم رفت سرکار میرفتم دسشویی سرپا ادرار میکردم😂😂😂😂

ویدا شوشو از بیرون اومده پشتش ی چیزی قایم کرده میگ چشماتو ببند میگم چیه میگ ببند میگم بگو بعد میگ تولدت مبارک میگم الان من مگ تولدمه میگ اه چیز همون دیگ روز عروسیمون 😂😂😂😂😂میگم ببینم چی خریدی

اوورد دیدم اینه

منظورش سالگرد ازدواجون بود یادش نمیفتاد بگه

ای خوووودا😂😂خب دیگه بنده خدا منطور و رسونده

ارع😂😂😂