The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

بارداری با بچه کوچیک

112 عضو

پاسخ به

پ خواهر توهم ک سنی داری میزاشتی دومی رو چندسال دیگه ??

ناخواسته بود خدا داد دیگه?

1402/06/02 16:25

پاسخ به

ممنون گلم?

?

1402/06/02 16:25

پاسخ به

من اینقد خاطرات زایمان و در مورد زور زدن خونده بودم که منتظر ماما نموندم کار خودمو میکردم?

منم همه چی رو فول بودم ..اما کیسه ابم ک پاره شد رفتم بیمارستان گفتن اینجا قبولت نمیکنیم بچه ات ریزه ممکنه بره دستگاه برو یه بیمارستان دیگه منم انفد ترسیده بودم گفتن برو بیمارستان امام ک دستگاه داره اینم ک بیمارستان نبود کشتارگاه بود کل وجودم استرس بود از اینکه بچم نکنه مشکلی داره و اینکه باید برم بیمارستان امام
برا همی سخت ترین زایمان رو کردم همه چی یادم رفت ک چطکر زایمان کنم چطور زور بزنم اون بیشرفا هم یکی کمکم نمیکرد انقد زور میزدم ک پشتم زده بود بیرون
بچه هم ب دنیا نمیومد یه دکتر اومد گفت اینطور زور بزن پاهاتو بده شکمت ک همیکارو ک کردم ب دنیا اومد

1402/06/02 16:25

پاسخ به

من امروز رفتم ازمایش بارداری ? دادم انشالله که نباشم

حالا باشی هم میشی یکی مثل ما دیگه خدا بزرگه?

1402/06/02 16:25

پاسخ به

من اینارو برای زایمانم نوشته بودم که موقع درد انجام بدم?

چه حوصله ای?

1402/06/02 16:26

پاسخ به

?? عزیزززم 19,هستی

نه گلم من 30 سالمه

1402/06/02 16:26

پاسخ به

من امروز رفتم ازمایش بارداری ? دادم انشالله که نباشم

انشاالله ک هرچی خیره

1402/06/02 16:26

پاسخ به

نه گلم من 30 سالمه

ببخشید اشتباهی پیام شما رو ریپ زدم??

1402/06/02 16:26

پاسخ به

?? درحال حاضر مامان یک کوچولو ام?

خدا حفظش کنه ?

1402/06/02 16:26

پاسخ به

ببخشید اشتباهی پیام شما رو ریپ زدم??

با ریحانه بودم

1402/06/02 16:27

پاسخ به

منم همه چی رو فول بودم ..اما کیسه ابم ک پاره شد رفتم بیمارستان گفتن اینجا قبولت نمیکنیم بچه ات ریزه ...

آره یه اتفاقایی میفتن چون آمادگیشونو نداری خیلی سخت میگذره? خداروشکر بخیر گذشت

1402/06/02 16:27

پاسخ به

ناخواسته بود خدا داد دیگه?

ناخواسته ها عزیزترن .خداحفظش کنه

1402/06/02 16:27

پاسخ به

حالا باشی هم میشی یکی مثل ما دیگه خدا بزرگه?

??

1402/06/02 16:27

پاسخ به

ببخشید اشتباهی پیام شما رو ریپ زدم??

خواهش عزیزم

1402/06/02 16:27

پاسخ به

خیلی هم ناشکری کردم

الان حالت چطوره؟

1402/06/02 16:28

پاسخ به

با ریحانه بودم

من متولد 83/1/8 حالا حساب کن?

1402/06/02 16:28

پاسخ به

حالا باشی هم میشی یکی مثل ما دیگه خدا بزرگه?

نه خدا نکنه??????

1402/06/02 16:28

منم روزای اول خیلی سخت گذشت بهم از یه طرف ازبخیه و دستشویی رفتن میترسیدم از طرفیم گفتم کورتاژم کردن نکنه به رحمم آسیب زدن و.. کلی فکرای ناراحت کننده میومد تو ذهنم

1402/06/02 16:28

پاسخ به

آره یه اتفاقایی میفتن چون آمادگیشونو نداری خیلی سخت میگذره? خداروشکر بخیر گذشت

اره ..باوجود همه اینا 10 ماهگی انگار ن انگار من بودم انقد زجر کشیدم اقدام ب بارداری کردم ??

1402/06/02 16:28

پاسخ به

ناخواسته ها عزیزترن .خداحفظش کنه

ممنون گلم??

1402/06/02 16:28

پاسخ به

الان حالت چطوره؟

خداروشکر ...هنوز کمخونم .ولی داروهامو میخورم

1402/06/02 16:29

پاسخ به

اره ..باوجود همه اینا 10 ماهگی انگار ن انگار من بودم انقد زجر کشیدم اقدام ب بارداری کردم ??

فراموش میشه سختی ها???

1402/06/02 16:29

پاسخ به

اره ..باوجود همه اینا 10 ماهگی انگار ن انگار من بودم انقد زجر کشیدم اقدام ب بارداری کردم ??

???
جالبه خواسته هم بوده با بچه کوچیک چطور شوهرت راضی شد?

1402/06/02 16:29

پاسخ به

من امروز رفتم ازمایش بارداری ? دادم انشالله که نباشم

??

1402/06/02 16:30

پاسخ به

اره ..باوجود همه اینا 10 ماهگی انگار ن انگار من بودم انقد زجر کشیدم اقدام ب بارداری کردم ??

یعنی بچه میخواستی باز

1402/06/02 16:30