خخخخخ من سر پسرم وااااای چههه یبوستی داشتمممممم یه بار دیگ خیلی ببخشیدا از سنگ دستشویی رد نشد اونهمه...
??
1402/05/31 11:15
خو شبحالتون چه خواهرایی دارین?
نه بابا من همش خودمم دخترم خیلی کمکم هست
1402/05/31 11:15
بچه مونی ولی واسه بچه آوردن عجول تر از ما بودی??
ببین من بلافاصله بعدعروسی حامله شدم پسرم‌بدنیااومد پسرم داخل 3 سال بود بابام مریض شد فوت کرد نوه اولو اخرش پسرم بود الانم شوهرم‌میگ مصی خداروشکر ک ما بچه اوردیم حداقل بابا طعم نوه رو کشید خودمم اوایل میگفتم وای چقد زود شد ال بل ولی بعدا حکمت خدارو فهمیدم ک بابام جوون بود ارزو بدل نرفت??
1402/05/31 11:15
منم دیروز تولد خواهرم بود اونقد رفتم اونجا بشین پاشو کردم داشتم میمردم از درد اصلا کونشو تکون نمیده ...
واه
واسه چی تو کار کردی با این وضعیتت
نه بابا من همش خودمم دخترم خیلی کمکم هست
اره دیگه اونم واسه خودش خانمی هستش?
1402/05/31 11:16
خو شبحالتون چه خواهرایی دارین?
اره میاد مامانمم میاد
1402/05/31 11:16
ببین من بلافاصله بعدعروسی حامله شدم پسرم‌بدنیااومد پسرم داخل 3 سال بود بابام مریض شد فوت کرد نوه اول...
خدا رحمتش کنه
شوهرت و بچه ت رو خدا برات حفظ کنه
خدا رحمتش کنه شوهرت و بچه ت رو خدا برات حفظ کنه
فداتشم
1402/05/31 11:16
اره دیگه اونم واسه خودش خانمی هستش?
?
1402/05/31 11:17
واه واسه چی تو کار کردی با این وضعیتت
اصلا رعایت نمیکنن نمیدونن که اقدامم ولی در کل سر قبلی هم کلا رعایت نمیکنن حالا میگن برو خونه مامانت بمون استراحت کن اونجا عین کوزتم? خونه خودم خیلی راحتم
1402/05/31 11:17
اصلا رعایت نمیکنن نمیدونن که اقدامم ولی در کل سر قبلی هم کلا رعایت نمیکنن حالا میگن برو خونه مامانت ...
اول خودت باید به فکر خودت باشی
هر کی هر چی میخواد بگه
ببین کجا راحتی و کجا بیشتر میتونی استراحت کنی اونجا باش
ببین من بلافاصله بعدعروسی حامله شدم پسرم‌بدنیااومد پسرم داخل 3 سال بود بابام مریض شد فوت کرد نوه اول...
من بعد عروسی اونقد دعوا داشتیم که وقت بچه داشتن نداشتیم بعدشم من سرکار رفتم تاااا الان 4 ساله عروسی کردیم
1402/05/31 11:18
میگم تو این گروه فقط ما سه تا حرف می‌زنیم ??
بهتر جاهای شلوغ معلوم نیس کی به کیه الان انگار تو کوچه نشستیم ?سه نفری
1402/05/31 11:19
اول خودت باید به فکر خودت باشی هر کی هر چی میخواد بگه ببین کجا راحتی و کجا بیشتر میتونی استراحت کنی ...
مادر شوهرم اصلا نمیزاره دست به سیاه سفید بزنم اونقد مراقبت میکنه ولی دوس ندارم اونجاهم بمونم میگم یوقت میکشه به اون???
1402/05/31 11:20
من اصلا نفهمیدم بیچاره بچم چطور 5 ساله شد که از یکونیم سالگیش گفتن بابام سرطان داره این دکتر بدو اون...
خدا رحمتش کنه ایشالله هر چی خاکه اونه باقی عمر شما
1402/05/31 11:20
بهتر جاهای شلوغ معلوم نیس کی به کیه الان انگار تو کوچه نشستیم ?سه نفری
خخخخخ
1402/05/31 11:35
من بعد عروسی اونقد دعوا داشتیم که وقت بچه داشتن نداشتیم بعدشم من سرکار رفتم تاااا الان 4 ساله عروسی ...
هنوزم میری سر کار؟
1402/05/31 11:49
بهتر جاهای شلوغ معلوم نیس کی به کیه الان انگار تو کوچه نشستیم ?سه نفری
واقعاااااا???
1402/05/31 11:49
من اصلا نفهمیدم بیچاره بچم چطور 5 ساله شد که از یکونیم سالگیش گفتن بابام سرطان داره این دکتر بدو اون...
خدا رحمتش کنه
1402/05/31 12:07
هنوزم میری سر کار؟
نه از 18 مرداد خونم
1402/05/31 16:11
مامانهای فروردین ۱۴۰۳
72 عضو
