The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

مامانهای فروردین ۱۴۰۳

72 عضو

پسر دختر عمش بدنیا اومد دو سه روزپیش

1402/06/14 14:00

دختر خالم زایمان کرده

1402/06/14 14:00

??هنوز کلی داریم

1402/06/14 14:00

من و جاریم که دختر عممه با همیم

1402/06/14 14:01

خالمم شش ماهشه?

1402/06/14 14:01

ده دوازده تا داریم?

1402/06/14 14:01

ماشااله

1402/06/14 14:16

اونی که حالش بده مثل من جنسیت بچه اش چی هست؟

1402/06/14 14:16

سلام من سه بار بارداربودم حالت تهوع شدید ازهمه چیزبدم میومد همش بالامیاوردم هیچی نمیتونستم بخورم.دو پسر دارم ویع دختر .چهارمین بارداری رو دارم میگذرونم چندروز دیگه دوماهم تموم میشه امروز روز 56ازبارداریم حالت تهوع دارم خیلی کم ولی تاالان یبارم بالانیاوردم

1402/06/14 14:16

ربطی به حال بدنداره

1402/06/14 14:17

من هم سرپسرم هم دخترم ویارم شدیدبود

1402/06/14 14:17

جدی .من سر پسرم اینقد راحت بودم

1402/06/14 14:17

ولی این بارداری بااون سه تاکاملا فرق میکنه

1402/06/14 14:17

اصلا حالیم نبود حامله ام .سرحال وشاداب

1402/06/14 14:18

اما سر تین یکی واقعا ضعیف شدم وبی رمق

1402/06/14 14:18

پاسخ به

ولی این بارداری بااون سه تاکاملا فرق میکنه

چند سال تفاوت سنی دارن؟

1402/06/14 14:19

نمیدونم واقعا به چی مربوطه

1402/06/14 14:19

پاسخ به

چند سال تفاوت سنی دارن؟

ناخواسته بود این آخری خیلی غافلگیر شدم وبیست روز افسردگی گرفتم

1402/06/14 14:20

پسربزرگم 21سالشه.دخترم 17پسرکوچیکم 10

1402/06/14 14:20

بدلیل اعتقادات مذهبی که دارم راضی نشدم سقطش کنم

1402/06/14 14:21

پاسخ به

ناخواسته بود این آخری خیلی غافلگیر شدم وبیست روز افسردگی گرفتم

عزیزم.خداروشکر بچه ها بزرگ هستن

1402/06/14 14:21

پاسخ به

بدلیل اعتقادات مذهبی که دارم راضی نشدم سقطش کنم

بهترین کار رو کردی

1402/06/14 14:21

پاسخ به

بهترین کار رو کردی

ولی هنوز تاهنوزه که فکر میکنم قراره بچه چهارم بیاد قابل هضم نیست برام بچه میدیدم حالم بدمیشد حوصله بچه کوچیک نداشتم خداروشکرمیکردم که دیگه پسرم بزرگ شده ودغدغه ندارم نمیدونم چی شد بااینکه جلوگیری میکردم باردارشدم

1402/06/14 14:23

پاسخ به

فقط افتادم یک کنار

سلام عزیزم منم ویارشدید داشتم درحدی که چندروز بیمارستان بستری شدم ازویارشدیدحالت تهوع زیادسردردبودم داشتم کورمیشدم الان یه کم بهترم اما دیگ از بوهایی که اذیتم میکنه دورمیشم ازغذاها وچیزایی که بدم میاد وخیلی کم غذا میخورم تازه الان یکم خوبم وگرنه مردمو زنده شدم اما داروها ضدتهوعم آنچنان اثری نداره

1402/06/14 14:25

دو روز دیگه میرم سونو فقط دعادعامیکنم یکی باشه نه دوتا که اگر دوتا باشه سکته رومیزنم.چون هم خودم دوقلوام.هم عمه وعموهمسرم?

1402/06/14 14:28