آره دورش بگردم. در حین ختنه وقتی آمپولو زدن 3 دیقه ای فقط جیغ میکشید وقتی دکتر ختنه کردش و تموم شد آروم بود دیگه گریه نمی کرد . هنوز بی حس بود تو ماشین که داشتیم برمیگشتیم خونه به چشمام زل زده بودو از گوشه لب یه لبخند ملیح یک طرفه ای داشت و هی می گفت آغوو.و منم در جوابش می گفتم آره آغو مامان جون. بعد یه جوری خنده و گریه اش قاطی بود.🥺🥺 برا مظلومیت پسرم گریه ام گرفت.
1402/11/19 04:22