212 عضو
منم طبق روزای قبل گفتم خودش پامیشه درس میکنه دورهم بخوریم
ساعت 11ظعرشد اومد ازاتاق بیرون هرچی ازدهنش دراومد گفت بهم
جلوی خواهرشوهرم
??
حتی ب بچه توشکمم گفت?نمیبخشمش
?مادرشوهرا عادت دارن .منم انقد حرف خوردم .ولی مادر شوعر ندارم الان .فوت شد
من طبقه پایین مادرشوهرم میشینم الان چندماه خونه مامانمم دیربه دیرمیرم اون خونه روم نمیشه جلوشون درازبکشم همش میشینم برااین فشار میاد بهم
در جواب میکفتی شما مث مادرمی اینجام خونه خودته
بخدا من هدفی نداشتم
گفتم خونه خودش راحته مثل همیشه
امااون بامن بدکرد
ب بچت چیکار داشت
اومدتوخونه نوه دختریشو ک 5ماهش بودبغلش گرفت
دادکشید سزم گفت همین یدونه نوه کافیه واسم
هرچی دارم مال دخترم ونوم
الله اکبر امان از دست خانواده شوهر
بگو خیلیم عالی بچه پدرومادر داره براش عزیزه کافیه
بعدم گفت بگو من واس کی ارزش قائل بودم این همه سال و کلی فحش داد
واقعن جدی میگی
شوهرمم سرکاربود
تو هیچی نگفتی
رو سیاهی همیشه ب زغال میمونه
ازطبقه 4پابرهنه رفتم طبقه 2
بزار بچت دنیا بیاد شیرین میشینه براشون
اسانسورنداریم بدوبدو
خونه همسایمون?
پیام
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد