مادران آبان و آذر۱۴۰۲

212 عضو

پاسخ به

سلااااااام

سلام

1402/06/06 21:19

من پیداتون کردم☺☺

1402/06/06 21:19

پاسخ به

خدا الهی جوابشو بده بدجور دلمو شکست

خدا جای حق نشسته .تو بسپار ب خدا

1402/06/06 21:19

پاسخ به

ناراحتیمو کردم الان فقط مرورواسم مال 13هفتگیم بحثمون

انقدر این چیزا هست بابا
منم دوستام سریه جنسیت چیکارم کردن

1402/06/06 21:20

پاسخ به

من پیداتون کردم☺☺

خیلیم عالی

1402/06/06 21:20

همش یدونه پسرداره

1402/06/06 21:20

این همه راه ازتهران بکوب برو ن ارزشی قائل میشه ن چیزی بگ پسر اومده بعد ی مدت

1402/06/06 21:20

پاسخ به

انقدر این چیزا هست بابا منم دوستام سریه جنسیت چیکارم کردن

چیکار

1402/06/06 21:21

پاسخ به

چی بگم دیگ مثلا یدونه عروسم هستم

منم ی دونه عروسم هیچ کاری برام نکردن .ن عروسی ن خرید ن کمک هیچی .ولی چیکار میتونم بکنم

1402/06/06 21:21

واگذار کردم بخدایی ک بالاسرمه

1402/06/06 21:21

خداجای حق نشسته

1402/06/06 21:22

با کلک منم کشوندن خونه خودم گفتن جاهاز بچین بعد عروسی بگیریم دوماه بعد ‌من اومدم شهرستان وسابل چیدم ولی گولم‌زدن

1402/06/06 21:22

پاسخ به

با کلک منم کشوندن خونه خودم گفتن جاهاز بچین بعد عروسی بگیریم دوماه بعد ‌من اومدم شهرستان وسابل چیدم ...

هه عروسی نگرفتن

1402/06/06 21:22

پاسخ به

خداجای حق نشسته

اره سپردم ب خدا

1402/06/06 21:22

اونادیگ کین باز

1402/06/06 21:22

پاسخ به

هه عروسی نگرفتن

ن هیچی من هیچ جشنی نداشنم فقط ی عقد ساده بود

1402/06/06 21:22

پاسخ به

اونادیگ کین باز

ی تیک از زندگیمو گفتم .ک‌بدونی خیلیا هستن مشکل داشتن و دارن .ولی الان ک بارداری ب چیزی جز بچت فکر نکن

1402/06/06 21:23

پاسخ به

چیکار

چون دوستم دو سه روز فرقش بود بامن اون روز بنده خدا نموند بچش
منم تا روز جمعه دوروز بعد سونو خبرنداشتم جنسیت چیه به هیچکس نگف ابجیم
جمعه فهمیدیم خیلی یهویی شد همش
منم گفتم خب همشون گروه باشن بگم دیدم هیچی نگفتن روز بعدشم همینطور عکس دادیم خیلی خشک ومعمولی برخورد کردن
بعدشم گفتن نمیخواستی بگی پنهان کاری کردی مهمونی گرفتن منو دعوت نکردن بخاطر این موضوع خب من مامانم گف نزار گروه دوستت غصه نخوره
یکاری کردن بامن رفتاری کردن بامن بخدا نشستم همینجور اشک ریختم

1402/06/06 21:23

پاسخ به

بلی بلی

من گوشیم گذاشتم رو شکمم همچین لگد زد افتاد زمین

1402/06/06 21:24

پاسخ به

ی تیک از زندگیمو گفتم .ک‌بدونی خیلیا هستن مشکل داشتن و دارن .ولی الان ک بارداری ب چیزی جز بچت فکر نک...

واقعا همینع بخدا
من تازه دارم میفهمم هیچکس مهم نیست

1402/06/06 21:24

پاسخ به

من گوشیم گذاشتم رو شکمم همچین لگد زد افتاد زمین

اخ مادر?

1402/06/06 21:24

پاسخ به

من گوشیم گذاشتم رو شکمم همچین لگد زد افتاد زمین

ای جانم??

1402/06/06 21:25

پاسخ به

اخ مادر?

شیطونک شده?

1402/06/06 21:25

پاسخ به

ن هیچی من هیچ جشنی نداشنم فقط ی عقد ساده بود

خیلی سخته باهمچین خانواده ها

1402/06/06 21:25

پاسخ به

چون دوستم دو سه روز فرقش بود بامن اون روز بنده خدا نموند بچش منم تا روز جمعه دوروز بعد سونو خبرنداشت...

تو قصدت خیر بوده نگران نباش خدا ایشالله دامن دوستاتو سبز کنه اونام مشغول بچه هاشون شن ?

1402/06/06 21:26