مادران آبان 🍁آذر🍂402

95 عضو

پاسخ به

ابجیم اینجاس اخه فک کنم

بیمارستان خوبیه واس همه چی هست

1402/07/18 17:01

پاسخ به

من یک روز میرم از بیخوابی حالم بد میشه عصبی میشم میگم خیلی شلوغ و رفت و اومد دارن

سخت نگیر

1402/07/18 17:04

خب هر کی شرایطی داره عزیزم

مامان من خیلی دوست داره، دورت میچرخه ک نزار بلند نشی و...
ولی الان با ناراحتی قلبی و.. نباید بهشون فشار بیاد و کاملا ادم وسواسی و حساس هستن

گاهی چیزی میگن ک باعث ناراحتی منو همسر میشه بحث میکنیم.

1402/07/18 17:07

پاسخ به

قبلشو ميگفتى?

استاد بگو موقع زایمان خب

1402/07/18 17:36

پاسخ به

من از 27 هفته ایجور شدم

اره ولی خب اون روز فعالیتتم زیاد بود شماهام که یکسره استراحت نیستید

1402/07/18 17:50

پاسخ به

دوس دارم ببینمش

حالا دیروز دیدیش؟؟منکه ندیدمش مانتیورم جلوم بود ولی شکل دخترمو نیوورد ببینم?

1402/07/18 18:20

ورقی 5 تومن بود
تازه 70 خریدمش?????

1402/07/18 18:32

پاسخ به

ببینم مثه باباش چهارکیلویی میشه??

فاطی از چهارکیلو بیزاره تومیخوای بشه

1402/07/18 18:48

ازساعت 5فک کنم خوابیدم تاالان

1402/07/18 19:05

پاسخ به

خو خواستم ببینم چجوریه

با کص مردم چیکارکردی???کص خودت نگا کن

1402/07/18 19:09

فک کرد میخاد بزایه

1402/07/18 19:10

پاسخ به

یه درصد فک کن نگار تو ان مباحث نیاد

ازمحالات

1402/07/18 19:15

پاسخ به

برنداشت باقاشق بزن رودستاش??

????کتکش میزنم

1402/07/18 19:17

پاسخ به

اروم باش عجله نکن

?????نمیتوتم هیچ وقت درستشو بگم

1402/07/18 19:18

پاسخ به

شاید اون موقه دساش اونجا بود

ن واس انومالی ام اونجوری بوده

1402/07/18 19:18

اگه اینجا نبودم داد میزدم پشت گوشی

1402/07/18 21:24

پاسخ به

سلام عزیزم عه ما خیلی وقته اینجایم??

? منم اومدم دیگ?
همه آذر زایمان میکنن اینجا یا آبان‌ و دی هم هستن

1402/07/18 23:02

دو دقه اومدم تلفنی صحبت کنم تنها بودم اعصابم داغون کردن

1402/07/18 23:11

پاسخ به

اونقدر روم فشاره ک گریه ام گرفت

خوبه گریه اروم میشی

1402/07/18 23:22

فکر کن یه وسیله (زیرانداز) دادشم خواست گفتم اره بیا ببر، اما نمیدونستم چند روزست.. اومدم گفتم اخر هفته برم بیرون زیرانداز لازمم ک چرا نکفت چیزی؟!
میگ نگو استرسی میشه
بعد با من چیزیو میگن ک نباس بگن

1402/07/18 23:27

نکفت ک چند روز میخواد
و چون شلخته است کفتم هموز استفاده نکردم دادش..
بعد خواهرم گفت میرن باغ بنایی داره دوستش،
و چنذ روز نیستن
منم نمیدونستم همین ک گفتم کاش میگفت ک پنجشنبه برنگرده یا نمیدادم بهش

1402/07/18 23:30

پاسخ به

?????خیلی خوب بود

مث خود فاطی دلداری دادماینجوری میگ طرف میگ گریه بکنم حالم بده میگ گریه کن اروم میشی میگوزه ب طرف قشنگ

1402/07/18 23:36

بعضیارو میبینم باردارن بعد میگن این بدنیا بیاد یکی دیگم میخوان،واقعا درک نمیکنم من بچم بدنیا بیاد یه7/8سالی بدنم استراحت میخواد?

1402/07/18 23:36

نگار من اومدم کونمو چش نزنی

1402/07/18 23:51

پاسخ به

اینجا هم تو نقاب هم دیشب ی زلزله کوچیک بود من تو خواب بیداری حالیم شد چون بلند شدم برم دستشویی انگار...

زلزله خیلی ترسناکه انشاالله بخیر بگذره

1402/07/19 08:44