مادران آبان 🍁آذر🍂402

95 عضو

من ب قدری حالم بدشد امبولانس اومد خونم

1402/06/11 01:06

به هیچ *** نمیشه تکیه کرد استراحتی میگن چته مگه میگردی میگن بتمرگ بارداری

1402/06/11 01:06

بردنم بیمارستان

1402/06/11 01:06

ازهمون موقع باهاش قهرم

1402/06/11 01:06

تااینک مجبورشدم محتاج شدم برم خونشون

1402/06/11 01:07

بعدامشب این پیامارو داده

1402/06/11 01:07

بخدا منم
یکشنبه با بابام بحثم شد
اصن نگف این بارداره یا چی
میدونه هم حساسم
از خونشون زود زدم بیرون
داشتم خفه میشدم
اینقد فشار روم بود
گفتم الان ی چیزیم میشه

1402/06/11 01:07

من قبام ینی توانم درحدنانو گوجه???تیک انداخت بهم ینی بمون خونه خودت

1402/06/11 01:07

سر چی باهات لج؟

1402/06/11 01:07

بعدگفتم ب بابام گفت زنگشون بزن

1402/06/11 01:07

ک من کارگر دارم نمبتونم غذادرس کنم واسشون

1402/06/11 01:07

اینم پشت بندش

1402/06/11 01:07

انگاری ندارمن???

1402/06/11 01:08

پاسخ به

سر چی باهات لج؟

خودمم نمیدونم بقران

1402/06/11 01:08

پاسخ به

چندهفت پیش صب بود پیامای فحش ونفرین واسم فرستاد

واقا نمیدونم چی بگم
یکی ی دونه ای تو یعنی

1402/06/11 01:08

منم یه هفته بیمارستان بودم تک تنها بدون بالاسری

1402/06/11 01:08

سراینک چرا خونه مادرشوهرم نمیرم چراتهران دعوت نمیکنمش بیاد

1402/06/11 01:08

پاسخ به

سراینک چرا خونه مادرشوهرم نمیرم چراتهران دعوت نمیکنمش بیاد

مامانت کدوم شهر

1402/06/11 01:09

هیچکس بدون مشکل نیست

1402/06/11 01:09

گرگان

1402/06/11 01:10

دورم هست

1402/06/11 01:10

دیگ ب خودم قول دادم امشب

1402/06/11 01:11

ن زنگشون ج بدم و ن پیامشو بخونم

1402/06/11 01:11

خطتو عوض کن

1402/06/11 01:11

پاسخ به

انگاری ندارمن???

عزیزم فرض کن وجود ندارن
اصن بشون فکر نکن
زندگیتو بکن
دیگ کم کم کاراتو بکن
حساسیتت نسبت ب خونه رو کم کن
در حد غذا پاشو
تا این مدت بگذره
واس زایمانم نرو خونشون
مگ میخوای چ کنی
ی بچس یاد میگیری

1402/06/11 01:12