1 عضو
وقتی اول صیغه رضا لب رفت پیاره شدنی از ماشین توف کردم با دستمال کاغذی محکم لبامو پاک میکنم
????وای وای دید
من خجالتی بودم وقتی میگفت نسون بده میرفتم به خواهر شوهرم میگفتم که رضا گفت کمی با سینه بازی کنم??
???
رضا چی سینه دوست داشته???
من باشوهرم دوست بودم
ای جونم
خواهر شوهرم نصیحت میداد هستی همه چی خجالت نکش شوهرته غریبه نیس
وای اون چی میگفت ???
ماهم هیچکدوم راضی نبودن ن خانواده من ن خانواده شوهرم
هیچ به رضا گفت هستی اینجور گفته انقد خندیده بود??
ولی ما لجباز تر از این حرفها بودیم???
خب چیشد تعریف کن ببینم
خوش باشین?
???خنگ
خخخ الان خودم میگم بیا بازی بده???
میگه گم شو نمیخوام??
دوران نامزدی یه چیز دیگه اس
خیلی
هیچی خواهر من گریه میکردم میلادم دعوا میکرد همش باخانوادش میدونی من مامانم چون راهم دور بود میگفت نمیزاریم بری شهر غریب
ک من خیری ندیدم?
نه دعوا نه چیزی الان چند بار دعوامون شده
??
چرا
هیچی خواهر من گریه میکردم میلادم دعوا میکرد همش باخانوادش میدونی من مامانم چون راهم دور بود میگفت ...
فداتشم
عزیزمی خدانکنه
زیاد همو دوس نداشتیم
پیام
nini.plus/
برای ارسال پیام به این گروه باید ابتدا اپلیکیشن نی نی پلاس را دانلود نمایید.
این بخش در حال طراحی می باشد