پسر اذری

4 عضو

گاهی یه چیزای روان بخورید که بچم دفع کنه رودش خالی شه

1402/10/05 13:29

چی بخورم

1402/10/05 13:51

وقتی تو خواب یهو جیغ میزنه دل درده بچه

1402/10/05 14:27

بامیه انجیر سوپ مایعات زیاد الو روغن حیوانی اگه دوس داری

1402/10/05 14:42

سلام بچه ها خوبین پیدا نیستین

1402/10/09 10:19

سلام نیلی جون خوبم توخوبی
درگیربچه داری خانه داری
ازدیشب مهمان دارم پدرشوهرومادرشوهر اینجا راحتن خوابیدن من بی چاره صبح زود بیدارم ازدست پسرم
اومدن اینجادارن بچه داری یادمیدن اینکارکن شوهرم که هیچی وقت به فکر پسرشون که استراحت کنه بعدازظهر بخوابه شبهازود بخوابه شوهرم نبایدبچه نگه داره بی چاره نفیسه هست نگه میداره
فکرمن نیستن بایدسختی بکشم
مردهاکمبود خواب دارن بیچاره زنها بایدسختی بکشن
شماهاباشوهرتون رابطه دارید بخشید میپرسم

1402/10/09 11:22

قربونت خوبم.ای وای چقد بد جوابشون بده. از همسرتم کار بگیر نزار عادت کنه ک همه مسئولیتا باتو باشه.
انقد درگیر بچه ایم به تنها چیزی ک فک نمیکنیم رابطه اس

1402/10/09 11:27

سلام خوبی درگیر بچه ها بزرگه سرما کوچیکه رفلاکس همین الان از دکتر اومدیم دیگه سونوگرافی نوشت برا ژیوان ببرم سونو ببینم برا دریچه نمیدونم چی گفت بررسی کنن

1402/10/09 11:48

سلام دوبار فقط من هنوز خونریزی دارم البته قطع شد دوباره شروع شد

1402/10/09 11:49

من شبا با شوهرم کار ندارم خدایی چون صبا6میره گاهی شبا ماموریت میره در کل خیلی خسته اس گاهی شام و نهارش یکیه ولی وقتیم هست بچه رو میدم نگه داره البته شوهرم بیشتر مسئولیت دایان داره گاهیم ژیوان نگه میداره

1402/10/09 11:51

6صبح میره خسته بعدازناهار یه کم میخوابه ازخواب بیدارشد بچه راازمن میگیره میگه یه کم برو بخواب ظرفهارامیشورم دیردز خونه راتمیزکرد تنهاهستیم همه کارمیکنه همه بچه رابغلی کردن من گرفتار کردن امروز خوابش کمترشد صبح نمیزارمن بخوابم
شوهرم خانواده اش که میبینه کارنمیکنه نمیدونم

1402/10/09 12:24

عع این چ حرفی میزنه نفیسه بغلی کردن بچه رو چیه؟همه بچه ها آغوش مادر براشون امن ترین جاهستش تا میتونی بغلش کن اینروزا تکرار نمیشع کار خونه و غذاپختن و اینا همیشه هست فقط این لحظات تکرار نمیشه

1402/10/09 12:27

اهان من شب هاکارندارم باهاش

بچه های شماشیرزیاد میخورن بچه من مثل قادرمیخوره شیر سینه سمت چپ بزرگترازسینه راسته چکارکنم درسته میشه نگران

1402/10/09 12:29

خودم که بغلش میکنم زیاد میخواهم برم ناهاردرست کنم بیدارمیزارمش توکریر گریه الکی میکنه میگه بیا من بغل کن بغل میکنم آروم‌میشه مامان خودم لوسش کرده

1402/10/09 12:33

دیگه بچه همینه بچه های ماهم همینن

1402/10/09 12:34

دیگه باید بغلش کنی مگه چقدر قراره نوزاد بمونه

1402/10/09 12:35

شب ک شوهرت هست غذای فردات درست کن.ماهم همه همینیم بچه های ماهم همینطورن

1402/10/09 12:36

چشم عزیزم حتما این کارمیکنم

1402/10/09 12:39

اره بابا

1402/10/09 12:39

پسرمن دوماهش تمومشد .چه زود داره میگذره🥺

1402/10/09 12:40

دوماه شده. پسرم 11روزه دیگه دوماه اش میشه

1402/10/09 12:41

نفیسه از رفلاکسشه خوردنش کنترل کن منم دختر و پسرم اینجوری بودن بیست دقیقه بیشتر شیر نده اروغش بگیر مشغولش کن رفلاکسش بدتر میشه من یه ربع بیشتر شیر نمیدم اروغش میگیرم میذارم زمین

1402/10/09 13:13

منم اینجوری بود ترک دادم بذار تو کریر بمونه یخورده گریه کنه هیچیش نمیشه باهاش بازی کن باهاش حرف بزن تکون بده کریر کم کم عادت میکنه ولی نکه کلا دیگه بغلش نکنی برای گریه های الکی بغلش نکن وگرنه دوماه دیگه سنگین تر شه کمر نمیمونه برات من دخترم مدام بغلم بود ولی برا گریه های الکی بغلش نمیکردم بغلیم نشد

1402/10/09 13:15

بخدا نفیسه من دوتان دیگه فکرش بکن دست تنها

1402/10/09 13:22

شبا غذا میپزم برای فردا نهار و شام گاهی 11برنج میپزم

1402/10/09 13:22