پسر اذری

4 عضو

پاسخ به

مام نمیگن نپوش نکن و فلان ولی خب وقتی فلان فلان کرد و فلان نکرد خب بعدا درمورد توام گفته میشه دیگه

اهادغیر مستقیم بهت میرسونن

1402/07/06 23:32

پاسخ به

چندسالشه مگ

فکرکنم 63

1402/07/06 23:32

کلا دوس ندارم اونقدر باهم راحت باشیم چون اگر زیادی قاطی بشی دیگه جمع نمیشه سعی میکنم فاصله بگیرم بیشتر رسمی باشه

1402/07/06 23:32

پاسخ به

فکرکنم 63

جوونه ک بابا

1402/07/06 23:32

مثلا من چندباری خیلی پول لازم شدیم یعنی حیاتی ها

1402/07/06 23:32

پاسخ به

جوونه ک بابا

جوون ولی قدیمی فکرمیکنه

1402/07/06 23:32

بعد گفتم رو نزن به خانوادت طلاها من هست

1402/07/06 23:33

پاسخ به

جوون ولی قدیمی فکرمیکنه

دختراش چی

1402/07/06 23:33

چون تا ته تو این در نیارن پوله برا چیه و چرا و بعدا سرکوفت و....

1402/07/06 23:33

بعد مادرشوهرم فهمید که فروختیم

1402/07/06 23:33

پاسخ به

چون تا ته تو این در نیارن پوله برا چیه و چرا و بعدا سرکوفت و....

چ بددد

1402/07/06 23:33

شوهرم گفت که میگفتم خدایی میدادی یا بازم بازخواستم میکردی دیگه هیچی نگفت مادرش

1402/07/06 23:34

منم چند وقت پیش زن دایی شوهرم زایمان کرده بود

1402/07/06 23:34

رفتم دیدنش طلاها دخترم اویزون کردم براس

1402/07/06 23:34

خواهرشوهرهام حجابشون بدنیست من زیادباهاشون صمیمی نیستم

1402/07/06 23:35

شوهرم نیومد همرام با پدرشوهرم رفتیم زنبورا مریض شدن رفته بود دارو بده منم وقت موندن نداشتم با پدرشوهرم رفتم

1402/07/06 23:35

بعد یهو زنگ زد مهسا گردنبد دایان کو گفتم طلاهاش انداختم کلا گفت باشه قطع کرد

1402/07/06 23:35

بچه هامن برم خیلی خوابم میاد

1402/07/06 23:36

اومدم جلو مادرش گفت که مامانم خواسته بدونه گردنبند دایان کجاس میگه نکنه بردین فروختین الکی دارین میگین اخه شمال رفتنی تو طلاهاش نبود(من طلاها رو دادم نگه دارن نیاوردم با خودم)

1402/07/06 23:37

پاسخ به

بچه هامن برم خیلی خوابم میاد

برو عزیزم شب بخیر

1402/07/06 23:37

این یه نمونه یخورده صمیمی شدن و راز زندگی رو گفتن وای بحال اینکه راحت بگردم و حرف دلم بزنم و خوش و بش کنم و هر روز برم وبیام

1402/07/06 23:38

شاید از رو دلسوزی باشه حرفش منم حق میدم ولی خب دیگه کنترل کردن و پیگیر بودنش اصن جالب نیست من انقد حقیرم برا مشکل خودم طلا دست دخترم درارم بفروشم

1402/07/06 23:38

پاسخ به

شاید از رو دلسوزی باشه حرفش منم حق میدم ولی خب دیگه کنترل کردن و پیگیر بودنش اصن جالب نیست من انقد ح...

دیگ‌دلسوزی و فضولی رو قاطی کردن

1402/07/06 23:39

پاسخ به

برو عزیزم شب بخیر

شب بخیر عزیزم

1402/07/06 23:39

پاسخ به

بچه هامن برم خیلی خوابم میاد

برو گلم شب بخیر

1402/07/06 23:39