✅میگفت بعد چند سال که دوباره ازدواج کردم دیدم همسر جدیدم هم دوباره همینجوره
اون موقع فهمیدم مشکل از منه
انتظاراتمو آوردم پایین و به آرامش رسیدم.
گفتم با خودم این انتظار بیجا هست که شوهرم به خاطر من تو روی خانوادش باییسته
اصلا میدونی چیه؟؟با خودم رو راست شدم. گفتم شاید مادرشو بیشتر از من دوس داره. پس با پایین آوردن انتظارم که دیگه انتظار دفاع ندارم و انتظار بیشتر دوس داشتن ندارم واقعا به آرامش رسیدم.
با خودم گفتم دوس داشتن زوریه؟؟مگه میشه به زور تو مخ یکی فرو کنی که منو از مادرت یا خواهرت بیشتر دوس داشته باش. گیرم طرف الکی بگه از سر مجبوری تورو بیشتر دوس دارم. ولی بعدش میبینی الکی بوده چون موقع عمل میبینی شوهرت بیخیالت شده و رکب میخوری و دلت میشکنه و بازم شروع میکنی به جنگیدن
پس انتظارمو آوردم پایین و به آرامش رسیدم
1403/10/28 15:13