اون موقع باهم زندگی میکردیم سه سال تازه جدا شدیم خرداد اجاره ایم از سر مجبوری جدا کرد رفتم قهر سر موی بچم که مادرشوهرم زد شوهرم سر من خالی کرد براهمون منم گفتم خونه نگیرید نمیام ولی میترسم باز این تو ذهنش مادرشوهرم بعدا باهم تو یه ساختمون باشیم شوهرم ننه اش هرچی بگه همونه میترسه وهیچی به نامش نیس به خاطر اون واس مالیات اینا چیزی نمیزنه به اسمش
1403/10/15 16:33