The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

مامانای گل(تبلیغات ممنوع)

57 عضو

فرنی رو بالا نیاورده ولی شیرخودموبالامیاره مثل قبل

1403/08/20 21:06

دختر من آنشب پوره سیب زمینی میخام بهش بدم

1403/08/20 21:06

یه کمی پوره خورد

1403/08/20 22:07

وام فرزند آوری تغییر کرده

1403/08/20 23:19

سلام مامانا دخترمن 26ماهشه هنوز ازپوشک نگرفتمش یعنی به نظرم به اون مرحله هنوز نرسیده تازگیا چندباری فقط گفته پی پی رو پی پی کرده گفته پی پی درودستشویی باز میزارم ببینم بهش گفتم ولی هنوز به اون درک نرسیده به نظرتون هنوززوده یا دیرشده شوهرم خیلی غرمیزنه میگه باید بگیری تاعید حتما منم همش استرس دارم که بتونم تا عید بگیرم دیگه حرف نشنوم حالا مادرشوهرم نیومده بیاد شروع می‌کنه اظهارنظر کردن

1403/08/21 14:54

من ک گرفتمش

1403/08/21 16:38

آره دیگ شرو کردی قطش نکن

1403/08/21 16:38

برای فرزند اول 60 میلیون فرزند دوم 120 و فرزند سوم 180 میلیون شده

1403/08/21 17:36

زیاد بهش بدی بالا میاره بزار خوب گرسنه بشه بهش فرنی بدی بعدش حساب بده دیگه تا نیم ساعت چیزی بهش نده شیر خودت فقط خوره خوب میشه

1403/08/21 17:37

منکه دخترم یه ماه آبکی پی پی میکرد روزی سه بار بخاطر دندونش بود و اینکه دستشو میخورد

1403/08/21 17:39

ما نگرفتیم حالا تازه شوهرم مدارکو برده همون اول کاراشو کردیم ضامن نداشتیم دوباره نوشتیم

1403/08/21 17:41

ماهم تازه ثبت نام کردیم

1403/08/21 19:31

اهان

1403/08/21 19:31

عه چ خوب پس من همون 40 گرفتم

1403/08/21 22:08

عفونت نداری

1403/08/22 08:18

عفونت که ترشح دارم مثل لخت خون ازوقتی زایمان کردم اینجوری ترشحم ولی نه خارش دارم نه سوزش

1403/08/22 09:03

خوبین سلام

1403/08/22 09:03

دیشب رفتم عروسی ساعت پنج آیهان گذاشتم پیش مامانم،رفتنی وقتی دید لباس پوشیدم همش گریه میکردمیمومدبغلم بعدکه رفتم مامانم گفت شیرخورده خوابیده تاساغت هشت شب خواب بودیه بارم زنگ زدم صداش میومدمیگفت شیردادم انگارسیرنشده گریه می‌کنه بعدپیام دادخوابیدنیم ساعت نشد زنگ زد زهرا فکر کنم دیگه تورومیخواداصلا نمیخوابه

1403/08/22 09:05

تو راه زنگ زدم مامانم گفت صداش کن ببین چیکار میکنه صداش زدم شروع کرد گریه کردن مامانم میگه اولش لباشو جمع کرده بودبعدگریه کرد وقتی هم رفتم آوردمش همش می‌خندید

1403/08/22 09:06

خوب شد نبردم جاتنگ بودجمعیت زیادچهارپنج تا هم بچه کوچیک بودن مثل آیهان

1403/08/22 09:08

سلام عزیزم

1403/08/22 10:17

آره خوب کردی نبردی هم خودت عاجز میشدی هم بچه

1403/08/22 10:17

دخترا من پرستار گرفتم صب تا ظهر ک بتونم برم سرکار دیگه از فردا میزارم پیشش خدا کنه وایسه

1403/08/22 10:18

شاید روز اول سخت باشه ولی بعدعادت می‌کنه

1403/08/22 11:24

چندگرفت

1403/08/22 11:24