مامان های ۱۴۰۲

135 عضو

خوبه وقت داری

1403/06/06 22:42

من تا 19بعدم هست ولی دیگه میتونم باز ی کم غذا بخورم قبلش مرده متحرکم

1403/06/06 22:43

دقیقا

1403/06/06 22:43

بمیرم برا بچه .کاش من سنم کم بود و این جریان استخدامی نبود تا چهارسال دیگه نمیخاستم

1403/06/06 22:44

سخته واقعا با یه بچه

1403/06/06 22:48

انشالله

1403/06/06 22:48

😬

1403/06/06 22:48

مثل همیم

1403/06/06 22:49

دور از جونت

1403/06/06 22:49

شماها‌ چند سالتونه

1403/06/06 22:49

به سرمم زده دوباره درس بخونم وارد دانشگاه بشم

1403/06/06 22:50

واقعا دوست ندارم خونه موندن و

1403/06/06 22:50

کسی بوده اینجا با بچه درس بخونه

1403/06/06 22:50

33

1403/06/06 22:54

عالیه گفتی خانواده‌ شوهرت تحصیل کرده ان خودتو بالاتر بکش کم نیار. برعکس من فراریم ازش دلم نمیخوادخودمو درگیر کنم .

1403/06/06 22:55

خواهر من بعد دوتا بچه تاره رفت دانشگاه و ارشد گرفت الانم روان سنج هست

1403/06/06 22:56

ولی خب ما کمکش بودم برا بچه داری

1403/06/06 22:56

هم سن خواهر منی

1403/06/06 23:04

منم فراری بودم ولی وقتی تو همچین جمعی قرار گرفتم که همه یه حرفی واسه گفتن دارن احساس سرافکندگی میکنم

1403/06/06 23:04

پیر شدم دیه ب زور ی بچه اوردم😅

1403/06/06 23:05

تحصیلاتت چقده

1403/06/06 23:05

وا خواهر من تازه ازدواج کرده

1403/06/06 23:29

انشالله خدا کمکم کنه

1403/06/06 23:30

دیپلم 😬
رفتم دانشگاه ادامه ندادم خل شدم

1403/06/06 23:30

خواهر شوهرم فوق لیسانس روانشناسی
مادرشوهرم لیسانس روانشناسی

1403/06/06 23:31