مامان های ۱۴۰۲

135 عضو

ولی اول باید درس بخونم

1403/06/07 15:52

بعد بفکر بچه دوم باشم

1403/06/07 15:52

بابا خانواده رو ول کن
خودتو بالا بکش
ولی نه دیگه فکر و ذکرت این باشه خانواده چی بگه

1403/06/07 16:14

درست میگه

1403/06/07 16:14

سنت خوبه نگران نباش
لیسانس رو تموم کنی دومی رو بیاری بازم وقت هست

1403/06/07 16:15

من هم سن تو بودم حتما دومی رو میاوردم

1403/06/07 16:15

ولی الان تا بخودم بیام میشه 40 سال

1403/06/07 16:15

تازه پسرت بره کلاس اول میشی همسن من

1403/06/07 16:21

اره اینم ی حرفی

1403/06/07 16:27

بخون هرچی باشه فرق نداره

1403/06/07 16:27

اخه دیدم تو اینجورخانواده ها طعنه میزنن ب عروس برا همین نیاید بذاری سطحت از اونا کمتر بشه

1403/06/07 16:44

منم

1403/06/07 16:45

اوهوم

1403/06/07 17:06

یعنی اصلا دومی و نمیخوای؟

1403/06/07 17:06

خیلی حرفت درسته

1403/06/07 17:07

فداتم

1403/06/07 17:17

شوهرم سومی رو هم میخواد
منم دلم میخواد ولی سنم زیاده
و اینکه
دیگه اونقد جهش ژن شده و مریضی ها زیاد شده ادم میترسه
میگه شکر خدا این سالمه دومی رو ریسک نکنم
اوتیسم
بیش فعالی
اس ام ای
و....
که تا آزمایش ژنتیک کامل ندی از هیچ کدومش در امان نیست
گر چه تو فامیل نباشه

1403/06/07 17:19

البته خدا از هر خانواده ای بدور کنه

1403/06/07 17:19

اینو قبول دارم منم سابقه دارم تو‌خانواده ترسش ب جونمه

1403/06/07 17:23

الهی امین

1403/06/07 17:24

حاملگی رو یادشون رفته

1403/06/07 18:51

دقیقا😁

1403/06/07 18:54

خداروشکر ادم سختی ها رو یادش میره
اگر قرار بود یادمون نره واقعا زندگی سخت میشد

1403/06/07 19:07

الان رفتم معذرت دسشویی مقعدم التهاب داره بخاطر شیافا ی لحظه یاد حرف پریسا افتادم گفتم این نشونه ها و یادگاری‌های بارداری نباشه ما فوری حامله میشیم باز

1403/06/07 19:58

واسه من حاملگی در برابر بچه‌داری خیلی آسون بود

1403/06/07 20:21