مامان های ۱۴۰۲

135 عضو

من گاهی میام خیلی میخونم اونروزی داستان سوگند خوندم یعنی زجه میزدم دلم پرررر بودمم دیگه مردم تازه خوندم دروغ بوده😐😐😐

1403/06/13 20:25

چرا با من اینکارو کرد😔😔😔 پوفففففف

1403/06/13 20:25

منم خوندم

1403/06/13 20:44

ارزو الان در چه حالی استراحت میکنی یا نه

1403/06/13 21:26

سلام بروی ماهت من تیکه تیکه خوندم وقت نداشتم در حدی ک فقط ناراحت شدم با دیدن عکس خداروشکر با حوصله نخوندم ولی جدا از کارزشت اون خانوم خوشحالم ک دروغ بود چون یاد عکسا میافتادم هی دلم میسوخت

1403/06/13 22:30

معصومه ب بچت نیمرو میدی؟

1403/06/13 22:30

قربونت عزیزم

1403/06/13 23:38

😘❤

1403/06/13 23:39

سلام خوبین

1403/06/14 09:35

آرزو جان مامان شدن دوبارت مبارکه انشاءالله بسلامتی این دوران رو بگذرونی🤲🤲😍😍
الان چندهفته ای

1403/06/14 09:36

گرمه زیاد تخم مرغ نمیدم
چند بار ابپز دادم

1403/06/14 10:25

راجب چی حرف میزنی

1403/06/14 10:25

ولی مادر بچه نمیاد الکی داستان بگه از مرگ الکی بچه هاش بحرفه برا فالوور

1403/06/14 11:15

سلام عزیزم تو خوبی

1403/06/14 11:23

ممنون عزیزم
انشاءالله
طبق اخرین پریود 6 هفته و دوروزم
هنوز ازمایش ندادم😐😐سونو هم نرفتم فقط 4 تا تست زدم

1403/06/14 11:24

عاره هیچ مادری دلش نمیگیره از مرگ بچه هاش داستان بسازه عکسشونم بزاره

1403/06/14 11:26

یه لحظه فکر کردم که چقدد با جزئیات از مرگ بچه هاش میگه تو دلم گفتم عجبب چطور میتونه انگار رمان نویسه

1403/06/14 11:27

دیدی چه خوب نوشت

1403/06/14 12:09

لعنت به فضای مجازی

1403/06/14 12:09

من که هیچ وقت اعتماد ندارم

1403/06/14 12:09

رمان نویس خوبی بود چون قشنگ تونست همه رو ب گریه بندازه حتما تو این حیطه خیلی موفقه

1403/06/14 12:20

عاره

1403/06/14 14:18

وا چ بیشورن ملت😒

1403/06/14 14:24

عوضیه بری داستانش بخونی ..

1403/06/14 16:12

من سعی کردم خیلی قضاوتش نکنم گفتم شاید حقیقت گفته منتها عکس بچه های یکی دیگه فرستاده ...

1403/06/14 16:36