کل خونم جمع شدش جوریکه یکی بیاد خونم فکرمیکنه اسباب کشی دارم ب گاز دست میده درحال پخت حتی یبارم انگشتاش سوخت بااینکه خودش میره سمتش میگه داغه داغه باز دورو ورشه مثلا برنج بخوام ابکش کنم باید پیشم باشه زیرپام یا ب گاز چسبییده. میره رو کشوهای کابینت ک بتونه بره تو کابینت وسایلای خطرناک برداره شوهرم بخاطرش دستگیره ی کابینت کند بازم پاشو بلند کرد از دومی رفت بالا دومی هم کند
1402/09/21 16:48