از لحاظ استراحت که تا روز پنجم مطلق بودم ولی از دستشویی که میومدم یه راه ریز میرفتم بعد میخوابیدم
بعدش چون تنها بودم کم کم گاهی وقتا در حد یه ربع میرفتم زیر غذارو روشن میکردم و کارارومیکردم دوباره میومدم دراز میکشیدم
رژیم غذایی هم هرچی که شنیده بودم و تقریبا رعایت کردم
خوراکی های کارخونه ای اصلا نخوردم تا الان
چایی نخوردم به جاش دمنوش سیب و به میخورم
آب نشاسته و آب سویا و آب انار میخوردم تا روز پنجم
آناناس خیلی کوچولو تا روز پنجم هر شب
غذاها بدون ادویه و بیشتر آبپز فقط دوبار سرخ کرده خوردم اونم تو این روزای آخر بود که کوکو سیب زمینی پختیم
از توالت فرنگی استفاده کردم
میگفتن سوپ پای مرغ و لوبیا سبز خوبه تو روزای اول مخصوصا ، خیلی خوردم
کاهو و زیتون و انجیر و زرد آلو خشک برا رفع یبوست میخوردم و خداروشکر یبوست نداشتم
آجیل هرروز گردو دوتا ،بادوم زمینی هفت هشتا، بادوم درختی هم هفت هشتا
عنابم پنج تا
دیگه برا رفع استرس و آروم شدنمم قرآن میخوندم آیت آلکرسی گوش میکردم
تقریبا سعی کردم خیلی چیزا رو رعایت کنم
حمومم یه هفته بعدش رفتم در حد چهار دقیقه تایم گرفته بودم بیشتر نشد تا الانم که نرفتم
آها راستی میگفتن کیسه آب گرم قبل انتقال بزارید رو شکمتون من یه هفته قبل انتقال بعضی وقتا یه ربع بیست دقیقه میزاشتم
روز انتقالم تو ماشین که داشتیم میرفتیم مرکز یه ربع گذاشتم میگفتن ضخامت رحم یکم نرم میشه جنین راحت تر کاشته میشه نمیدونم چقد درست بود یا غلط
روز انتقال صبحونه تخم مرغ آب پز خوردم یکم مربای به خوردم
یه لیوان آب انار خوردم
یه لیوان آب نشاسته
بعد از هر کدوم برداشتم با خودم مرکزم بردم
ولی مثانم خوب پر شده بود دیگه خیلی اونجا آب و اینا نخوردم
مربای به هم روزای اول هرروز میخوردم بعد تموم شد دوباره شوهرم خرید دیگه آب پز میکرد با یه کوچولو عسل میخوردم
اسفناجم میگفتن خوبه پخته بودم تو فریزر داشتم یه شب درمیون برا شام میخوردم
سبزی ها هم میگفتن فقط پیازچه و تره خوبه بقیش خوب نیس من نخوردم همین دوتا رو روزای اول کنار غذام خوردم
روز ششم یه لک قهوه ای دیدم و ترسیدم ولی زنگ زدم مرکز گفتن احتمالا لانه گزینی باشه نگران نباش دوباره فرداش صبحم یه قطره لک قهوه ای دیدم بعدش گفتن آسپرین رو قطع کن قطع کردم دیگه نیومد
.
.
سعی کردم همه رو بنویسم 😄😄
1403/02/24 14:09