😂😂عزیزم
بچه سنتیه

شوهرت انتقالی نمیدن بهش ؟با من تقریبن یک ساعت و نیم فاصله دارن

پاهاشم به هم میزنه؟

وای چقدر بد
من ک تو بارداریم هزار بار مردمو زنده شدم
هیچ دوست ندارم او استرسا رو دیگ بکشم

اره تو‌جمع ک‌صحبت کنن هم میخوابه یا راه برم با گوشی حرف بزنم

عزیزم اش دندونی براش درست میکنی؟

😂😂

قصد داریم بریم ولی فعلا نمیتونه

اره

منم

باید برم‌خونه مامانم اینا درست کنه

اره دقیقن
منم یکی ابجیام با مامانم تو ی ساختمون بودن
الان ابجیم خیلی توقعش بالاس
همیشه هم دلخوره
😕

اره قدر نمیدونن
منم خواهرم هی غر میزنه ب مامانم‌اینا من‌میگم‌دوری نکشیدی

بعد همش مامانم میرفت کمکش
من تنهایی اسباب کشی میکردم خونه تکونی میکنم

ولی ادم استرس داره
میگه امپولو بد میزنن
بخیه بد میزنن ...😒

همونه

بلاخره ای دوران باید بگذره چه فرقی داره؟

وای اروان ب اینم حساس بود من نمیذاشتم کسی حرفم بزنه😂

نه من چیزیم نمیگم اتتظار هم ندارم ولی میبینم مامانای دیگه خیلی توجه میکنن😅

خب دکتر ذیگه ای بره

کمتر درد میکشیم😂😂

گوشم میدادن؟😂

افرین
یه وقت از مامانت توقع نکنیا
اونا دیگ زحمتشاون کشیدن حالا وقت استراحتشونه
من ایننقده از دست توقع های ابجیم حرص میخورم مامانم خیلی ناراحت میکنه
همیشه همه کاری براش کرده ولی حالا همشو یادش میره با یه کمو زیاد

چون من از مامانم توقع ندارم همیشه نگرانشم مامانمم باهام مثل خودم رفتار میکنه ولی همی ابجیم ک توقعش بالان میگه تو عزیز دوردونشی😕

دقیقن مااااا
بخدا الان نزدیک زایمانشه مامانم میگ ولش نمیکنم ولی مث ای ک ابجیم تو سرشه بی خبر بره
گفتم برو شاید دوباره قدر دونسی