تا وقتی ب سنی نرسن ک دوتایی بتونن تو حیاط بازی کنن تنها نمیرن

خونه مادر بزرگ شوهرم خیلی بزرگ خیلی خونه اشون خیلی بزرگ وحشتناک بزرگ بعد همین آیهان اذیت می‌کنه میدم فرشاد می‌بره خونه اونا یه دور دور خونه بزنه پشتی بندازه خسته شده اومده خونه

آنقدر خوب

قشنگ انرژیش خالیش میشه

ای کاش ادم توانشو داشت 5 6 تا بچه میاورد
لعنت ب باعث بانیش😂

شوهرم میگ اگ دومی‌بیاری خونه میزنم‌ب نامت😂😂 گفتم گولم‌نزن
دومی بیارم خونه ک نمیدی تازه‌مخمو میخوری واسه سومی

دستام اگزما زده
انقدر شستوشور دارم خریت کردم ی سری با وایتکس بدون دستکش شستم حالا زخم شدن
هرچی‌کرم میزنم انگار هنوز خشکن و‌میسوزن
چی بزنم؟

خونه خریده

چرب نگهدار با دستکش ظرف بشور

قراره بسازن

حوصلم نمیکشه هی دستکش بپوشم

لباسا حلمارو هم با مایع بدون دستکش میشورم😕

بنداز ماشین بابا

من ویعان و ایعانو انداختم

چیشدع؟

اخه لکه هاش نمیرن

بعد نمیذارم زیاد بشه
مثلا دو‌سه دست میشه میشورم

ندارم بخدا.ولی مهراد حوصلش سر میره، میره خونشون

من جات بودم میرفتم
ادمی ب همه شرایطی عادت میکنه

با پدرش عصرا بفرست بره

نمیدونم چ کنم

از تغییر میترسم

ولی خب در کل ب نفع مونه

این تغییر به نفعت *** قشنگم

تا کی طبقه بالای خونه اونا باشیم