گروه بارداری یاسوجیا

557 عضو

اما بینهایت فقط سمت راست زیرشکمم درد میکرد.

1399/11/28 22:57

پاسخ به

خب چه میشه کرد مطمئن ترین روش برا جلوگیری. بعضی شوهرا همکاری نمیکنن. ما مجبوریم قرص بخوریم

بخدا قسم من فقط یه هفته جلوگیری کردم بااینکه سنم پایین بود باردارشدم ک فرداارزوب دل نباشم الان شکر خدا هم بچم بزرگ شده هم شوهرم وابستمه .....مگه بچه اول زندگی چ عیبی داره بخدا لذت بخش ترمیکنه زندگی رو

1399/11/28 22:57

قرص ها اینقدری ک عوارض دارن خوبی ندارن

1399/11/28 22:58

بخدامن تا میخوردم چاق بی اعصاب صورت لک وهمش سردرد

1399/11/28 22:58

پاسخ به

بخدا قسم من فقط یه هفته جلوگیری کردم بااینکه سنم پایین بود باردارشدم ک فرداارزوب دل نباشم الان شکر خ...

خب شرایط واسه همه یکسان نیست. یکی شرایط مالیش جور نیست یکی میخواد از زندگیش مطمئن شه بعد بچه وارد زندگیش کنه. یکی اصلا از لحاظ روحی آمادگی مادر شدن نداره. منم موافقم قرص خوب نیس. انشالله بعد فارغ شدنم حتما آیودی میذارم

1399/11/28 22:59

پاسخ به

گفتم دکتر برای خودش گفت فقط توکل کردم به خدا .خونم اهواز بود تو شهر غریب .فکر کنم داخل فروردین بود ک...

انشالله که به سلامتی بغل بگیریش

1399/11/28 22:59

منم یک سال جلوگیری طبیعی داشتم

1399/11/28 23:00

بعدش . سه ماه اقدام کردم باردارشدم اما سقط شد 8 هفته??. بعدش الان دوسال اقدامم??

1399/11/28 23:00

پاسخ به

منم یک سال جلوگیری طبیعی داشتم

دوسال زیاد نیست واسه باردار نشدن. انشاالله باردار میشی. پیگیر درمانت باش. زیاد تو فکر بارداری نرو. استرس و فکر و خیال خودش یه عامل نازایی هست

1399/11/28 23:00

پاسخ به

خب شرایط واسه همه یکسان نیست. یکی شرایط مالیش جور نیست یکی میخواد از زندگیش مطمئن شه بعد بچه وارد زن...

اتفاقابدترین شرایط بود....شوهردانشجو با خونه برادرشوهرشریک بودن دخترشهر رفته بودم تو روستا

1399/11/28 23:00

فقط خداروداشتم

1399/11/28 23:01

پاسخ به

دوسال زیاد نیست واسه باردار نشدن. انشاالله باردار میشی. پیگیر درمانت باش. زیاد تو فکر بارداری نرو. ا...

واقعا درست میگن

1399/11/28 23:01

پاسخ به

دوسال زیاد نیست واسه باردار نشدن. انشاالله باردار میشی. پیگیر درمانت باش. زیاد تو فکر بارداری نرو. ا...

خسته شدم. از حرف اطرافیان از همه چیز ?

1399/11/28 23:01

هیچی بدترازاسترس نی

1399/11/28 23:01

پاسخ به

خسته شدم. از حرف اطرافیان از همه چیز ?

توکل کن عزیزم

1399/11/28 23:01

یاروبعد 18سال باردارشد

1399/11/28 23:01

پاسخ به

توکل کن عزیزم

یه وقتایی حس میکنم خدا منو دوس نداره منو نمیبینه دعا هام نمیشنوه???

1399/11/28 23:02

پاسخ به

خسته شدم. از حرف اطرافیان از همه چیز ?

تا زمانی ک باردار نشدی اصلا نباید بگی اقدامی یا مشکلی داری. بگو الان قصدشو نداریم. منم ب مادر شوهر خواهر شوهرم میگفتن فعلا بچه نمیخوایم در حالی ک میخواستیم. گفتم هی میخوان هر دفه بپرسن و برن رو اعصابم.

1399/11/28 23:02

پاسخ به

یه وقتایی حس میکنم خدا منو دوس نداره منو نمیبینه دعا هام نمیشنوه???

اتفاقاچون دوست داره داره امتحانت میکنه

1399/11/28 23:02

خدااونایی ک بیشتردوست داره روبیشتر امتحان میکنه

1399/11/28 23:02

پاسخ به

تا زمانی ک باردار نشدی اصلا نباید بگی اقدامی یا مشکلی داری. بگو الان قصدشو نداریم. منم ب مادر شوهر خ...

منم به کسی نمیگم اقدامیم شوهرم هم نمیگه هر کی میپرسه شوهرم میگه خودمون بچه نمیخواین

1399/11/28 23:03

پاسخ به

اتفاقاچون دوست داره داره امتحانت میکنه

اما من از این امتحان خستم???

1399/11/28 23:03

پاسخ به

یه وقتایی حس میکنم خدا منو دوس نداره منو نمیبینه دعا هام نمیشنوه???

اینجوری نگو . هنوز دیر نشده بابا. انقدر نا امید نباش. مشکلت ک جدی نیست. حل میشه. الانم انقدر علم پیشرفت کرده ک کسی بدون بچه نمیمونه

1399/11/28 23:03

فقط باید صبور باشی و بی خیال. ب خدا توکل کن. خودش صلاحتو بهتر میدونه. خودش ب موقع بهت بچه میده. فقط کافیه صبور باشی و امیدوار.

1399/11/28 23:04

وقتی گفت باردار نیستی دکتر برام3تا امپول نوشت گفت باردار نیستی این امپولاروبزن تا پریود بشی به خدا هرکاری کردم دلم رضایت نداد آمپولاروبزنم من نزدمش.اومدم خونه 15 روز شد باز پریود نشدم شب خواب دیدم تا یه نفری بهم میگه تو بارداری بچت پسره اسمش محمده یادت باشه اسمشو بزاری محمد .ازخواب بیدار شدم و انگار داخل شوک بودم و همش فکر به خوابم میکردم. شد 15 روز و هنوز پریود نشده بودم رفتم مجدد آزمایش خون دادم بهم گفت شب بیا جوابشو بگیر ..پیش خودم گفتم بابا ولش کن جوابشو نمیگیرم الان بهم میگه باردار نیستی دوباره ضد حال میخورم اونشب نرفتم جوابشو بگیرم فرداشبش رفتم به شوهرم گفتم تو جلو در وایسا من خودم میرم جوابشو میگیرم .لحظه ای جوابشو بهم دادن گفت خانم تبریک میگم بارداری هیچ وقت اون شب از یادم نمیره که چطور بی اختیارگریه میکردم و دوییدم جلو در پیش شوهرم و داد میزدم میگفتم من باردارم...الان خدا بهم محمد داده دیشب تولد1سالگیش بود.انشاالله به حق حضرت زهرا و علی اصغر که خداوند به شما هم بچه بده..

1399/11/28 23:04