درد داشتم ولی با روشایی که ماما کمکم میکرد خیلی خیلی کم احساسشون میکردم ... بیمارستانم نرفتم تو کلین...
من از بخیه و تیغ زدن میترسم
1399/08/14 12:36
کلا نترس انقد شیرینه که وقتی تموم‌شد دوباره دلت میخواد از اول شرو بشه
من ک به فکر سزارین افتادم از ترسش??
1399/08/14 12:37
کی موقع زایمانته؟؟
یا اخر اسفند یا اول فروردین
1399/08/14 12:37
من ک به فکر سزارین افتادم از ترسش??
نه سزارین خوب نیست
1399/08/14 12:37
درداش قابل تحمله؟
برا منکه خوب بود خداراشکر
1399/08/14 12:37
نه سزارین خوب نیست
?وووووی وحشتناکه دوتاش
1399/08/14 12:37
برا منکه خوب بود خداراشکر
خوشا به حالت
1399/08/14 12:37
من ک به فکر سزارین افتادم از ترسش??
اگه لگنت خوبه اصلا به سزارین فک نکن
1399/08/14 12:37
خوشا به حالت
اره واقعا
1399/08/14 12:38
?وووووی وحشتناکه دوتاش
اره ولی سزارین چقد شکمو بازرمیکنن درداش زیاده
1399/08/14 12:38
اگه لگنت خوبه اصلا به سزارین فک نکن
نمیدونم .من پردم هم ارتجاعی بود اصلا حیفم میاد خراب بشم???
1399/08/14 12:38
نمیدونم .من پردم هم ارتجاعی بود اصلا حیفم میاد خراب بشم???
??
1399/08/14 12:38
اره ولی سزارین چقد شکمو بازرمیکنن درداش زیاده
طبیعی هم اونجا رو پاره میکنن????
1399/08/14 12:39
??
والا بخدا?
1399/08/14 12:39
گروه بارداری یاسوجیا
مادرای گل هم استانی کهگیلویه و بویراحمد دور هم جمع بشیم و از خاطرات و دوران بارداری در کنار هم لذت ببریم
555 عضو
